یه دفتری دارم هنوز یه برگه هم توش ننوشته بودم تمیزه قبل از یه سال پسرم برام گرفته از مشهد جلدش پارچه ایی وگل گلیِ رفتم توش نوشتم گذاشتم تو اشپزخونه همیشه پیشم باشه ..

امروز تولد دخترم بود از صبح سرپا بودم

#فعالیت

همه ی کابینتا مو با چربی زدای سیف تمیز کردم

ناهارم ماکارونی درست کردم خوردیم

سلام گلم شکر خدا خوبیم خودت چطوری خوبی

من از صبح درحال تمیزکاریم

به خوشی استفاده کنی
گرمی چند گرفتی؟

یه ملیون و65 تومن

البته دوستام هی حرف میکشن از طلا که علاقه مندشدم یکی میگه لامصب تو که وضعتون خوبه طلا دست کن خیلی خوبه

اره انگار خیال درست کردن هم ندارن

الهی خدا کمکش کنه

خب اخه ما قبلا تصادف کردیم وماشینمون داغون شد ومن زانوم زخم شد وپسرم هم ومن تا حالا قفسه ای سینه ام درد داره قرار برم عکس بگیرم نزدیکه 8ماه قبل بود اینجا هم ب دوستان گفته بودم

یکی دیده بودش گفته بود تو تا پارسال مجرد بودی الان بچه بغل میترسی

با اینکه ما آخر اسفند 99 عقد کردیما

الان تا اون روز رو یادم بیاد خیلی دلم میگیره تا افتادیم تو دره به خودم میگفتم نمازم کامل نیست .. من دارم میرم از این دنیا چونکه داشتم خفه میشدم

نخسته

بیشعوره

ممنون عزیزم
حاجت روا شی انشالله

من بعد یه هفته عصر بدو بدو رفتم سوپری برای خرید ده دیقه ای برگشتم

حورا فقط گریه میکنه اعصابمو داغون کرد

اتاق خواب وسایلش خیلی زود شلوغ میشه ازش بدم میاد ماکلا یه اتاق داریم ویه اتاق پذیرایی

نه سس شکلات آماده ست

یه کمم خودم از خدام بود نرم 😅پنجاه پنجاه بودم