The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.
دقیقا تو رو مردم باید زشتیش میکرد خرج دامادی بچش میداد
1402/10/25 01:23
//= $member_avatar ?>
خببب
1402/10/25 01:24
//= $member_avatar ?>
کلا خونواده ی شوهرم از ریشه اهل خرید و فروش و کشیدن مواد هستن
1402/10/25 01:24
//= $member_avatar ?>
اینو بعد عقد فهمیدم خاک تو سرم
1402/10/25 01:24
//= $member_avatar ?>
بعد اسم پسره سعید بود
1402/10/25 01:24
//= $member_avatar ?>
مادر شوهرمم از سعید خوشش نمیومد ولی خواهر شوهرم الهه دوسش داشت
1402/10/25 01:24
//= $member_avatar ?>
پس خداروشکر ک شوهرت سالم از کار در شده
1402/10/25 01:25
//= $member_avatar ?>
خانواده شوهر منم همه معتاد ولی شیره تریاکن😐
1402/10/25 01:25
//= $member_avatar ?>
یه مدت که میگدره مادرشوهرم به الهه میگه جداشو سعید اینحوریه اونجوریه اونم قبول نمیکنه
1402/10/25 01:25
//= $member_avatar ?>
پدر مادر شوهرم که میبینه مادر شوهرم الهه رو اذیت میکنه شبونه با سعید فراریش میده از روستا که برن زندگیشونو شروع کنن
1402/10/25 01:26
//= $member_avatar ?>
سه ماه بعد مادر پدر سعید بهشون میگن بیاین لاقل براتون عروسی بگیریم ماهم ارزو داریمو از این حرفا
1402/10/25 01:26
//= $member_avatar ?>
اینام میان روستا
1402/10/25 01:26
//= $member_avatar ?>
شوهرم اینا دوتا پسر و دوتا دخترن
1402/10/25 01:26
//= $member_avatar ?>
بعدش من حس میکنم این تله بوده 🤦🏻♀️
1402/10/25 01:27
//= $member_avatar ?>
نههه
1402/10/25 01:27
//= $member_avatar ?>
خبب
1402/10/25 01:27
//= $member_avatar ?>
بعدش عروسی میگیرن مادرشوهرم دخترشو با دوتا پسراش و شوهرش برمیداره میرن قم عروسی نمیرن هیج کشم نمیزاره برن عروسی
1402/10/25 01:28
//= $member_avatar ?>
فک کنید دخترش شب عروسی تو عروسیش تنها بود
1402/10/25 01:28
//= $member_avatar ?>
وای الهی 🥺 چقدر سنگدله
1402/10/25 01:29
//= $member_avatar ?>
من خونوادم با اینکه مخالف صد در صد ازدواجم بودن دعوا که شد پشتمو خالی نکردن بابام گف هر چی بشه ما پشتتیم نترس طلاقم بگیری بچت رو جفت چشام جا داره و از این حرفا
1402/10/25 01:29
//= $member_avatar ?>
ولی اون بخاطر اینکه دخترش طلاق نگرفت تو روستا ابروشو برو
1402/10/25 01:30
//= $member_avatar ?>
حالا اون به بچه ی خودش رحم نمیکنه از سنگ دلیش از اینکه حرف حرف اون نشد به من رحم میکنه
1402/10/25 01:30
//= $member_avatar ?>
تو خونوادشون پدرشوهرم هیج کارس فقط همه کاره مادر شوهرمه