نه جمع کن . تونستی صندلی اوپن بگیر .

چطوری زهرا قشنگه

1_من عاشق آشپزی و میکاپ هستم
2_من عاشق حیوان خونگی هستم مخصوصا گربه

بگو درست گفتم؟؟یا نه
تا دلیل بگم😂

اوووی

روز موجودات تک بعدی و کلی نگرو
شوت ترین مخلوقات مبارک .😂
جدی ما از اینا چه توقعی داریم همینکه از بی دقتیه زیاد شبو سالم میرسن خونه زیادم هس .

یک درسته
دو غلط

1. من تو بچگی یبار مردم خدا منو نبرد😂

2. یبار حامله بودم سقط کردم🥲

3. من بچگی و نوجونی ترسناکی داشتم 🚶🏻‍♀️

دختر خاله همسرم سقط داشت به اون گفته بودن اول باید صدای قلبو بشنوی بعد سقط کنیم . هنوزم میگه شبا با صدای قلبش از خواب میپرم واقعا روحی برا مادر سخته پدر که درکی نداره .

از میان خوبان تو را برا خودش برگزیده😂

چون مث شوهر من داره احساسی رفتار میکنه

مثلا من میگم فلان مرد فلان کارو کرده از اینطور مردا متنفرم

بابا قلدر کی بودی تو 😂

خوب کردی

با پریود میخوایی جبران کنی😂😂😂

لااقل از این گوگول پرشین ها بگیر 😅

من فقط نگاش کردم😶

ربط داره چون جامعه خراب شده
اگه شکاک بود که نمیزاشت من با پسر عمو و عمه و دایی دست بدم
یا تو بیرون پوششم این مدلی نباشه
من گاهی شال رو سرمم نیست
من حتی پیج دارم و فعالیت دارم هزار نفر میان بهم دایرکت میدن من جواب نمیدم همه رو همسرم میدونه پس شکاک نیست عزیزم
وگرنه نمیزاشت من فعالیت کنم اونم تو پیجم حجاب ندارم

در مورد این تعصب و فلان زمانی که میخواین ازدواج کنین هرکس یه معیارهایی برا خودش تو زندگی داره ، اون موقع باید توافق کنین و ببینین شرایط همو میتونین قبول کنین همینطور اخلاق و طرز فکر رو بعد ازدواج کنین چون بعدش شاید هرچقدرم تلاش کنین یه سری از اخلاقای طرف رو شاید نشه عوض کرد اون موقع سختتون نشه ، و اینکه اشکالی هم نداره ادم یجا هایی کوتاه بیاد ، گندم تو وقتی شوهرت 10 تا راه برا خونه نموندن جلو پات میزاره و میتونی کلاس بری ، باشگاه بری و کلی چیز دیگه نیاز نیست پیله کنی رو کار کردن وقتی هیچ نیازی ام به پولش نداری ، بنظرم تو مشکلت دیگه خونه موندن نیست داری وارد بحث لج بازی میشی

دیگه نداده. اگه میداد و میزد زیرش حق اعتراض داشتی مث شوعره دوست من که گفت میزارم درس بخونی و نزاش وسط دانشگاه رفت دوس داشتم له کنم شوهرشو.

انقدر چیزایی هست که آدم بخواد صحبت کنه
تا همین جاشم تعجب می‌کنم چطوری گفتم

چقدر مرده زبون نفهم بود😂

منم باور نمی‌کردم
ولی شنیدین میگن زن باردار قبرسون نره آبجی بزرگ من سر بارداری اولش نمی‌دونم از اقوام کسی فوت می‌کنه می‌ره قبرستون از اون روز به بعد همش اذیتش میکردن وایی خیلی بد بود داشت روانی میشد مامانم رفت پیش دعانویس دعا گرفت براش تا ولش کرد

من خواستم کار تو خونه انجام بدم مثل اصلاح با شمع و این چیزا ولی بازم ی سرمایه میخواد برا شروع