نون و پنیر و دوستی

288 عضو

17💗خنده دارترین اسمی که تا به حال شنیده ای چه بوده است؟

1403/02/29 11:14

0💗تصور غلطی که مردم از تو دارند چیست؟

1403/02/29 11:16

مغرور و از خود راضی
1 نجیب
2 بله
3 آینده
4 خوش آب و هوا.جاهای دیدنیش زیاده
5 خواهر وسطی
6 پیش اومده
7 بابام با دوستش رفته ثبت احوال باهم اسم پسراشونو انتخاب کردن بعد بابام دوباره اسم منو از رو دختر اون گذاشته🤕🤕
8 وفاداری
9 ظاهر بابام اخلاق مامانم
10 تپلو
11 صبح
12 قلیه ماهی با تن ماهی
13 همیشه بیشتر میگم،مثلا الان33هستم میگم 34کلا گردش میکنم
14 یادم نیس
15 اره
16 وای داداشم نمیدونست گوشی دارم مامانم قایمکی خریده بود بعد از تو کیفم زنگ خورد ،داداشم ریلکس گرفت گفت مبارکه به خودم میگفتی بهترشو میخریدم.
17 زیاد ولی جدیدا مهرالزهرا و محمد رسول



وای طولانی بود پوکیدم

1403/02/29 13:04

0 کسی که نمیشناسه منو ازرو ظاهر فکرمیکنن خودمو میگیرم ولی وقتی باهام آشنا میشن میگن اصلا اینطوری نبودی که فکر میکردم
1پرانرژی شیطون 😂
2 اره زیاد
3 به اینده سفرکنم
4چیه تهرانو میشه دوست داشت اخه😂😂
5 مادرم وخواهر قبل از خودم

1403/02/29 13:08

مخاطبمون دخترشه میگیم این دختره دختره😂

1403/02/29 16:20

والا عروس منکه عین خودم باشه رو سرم میزارم😂

1403/02/29 16:55

عکس یهویی نداری

1403/02/29 17:16

والا که اشتباه امدی😂از همین مسیر برگرد

1403/02/29 20:10

1🌸بهترین توصیه‌ای که تا حالا شنیدی چی بوده؟

1403/02/30 02:51

2💖چه چیزی بهترین تصمیم زندگی‌ات بود؟

1403/02/30 02:52

3🌸اگه می‌تونستی یک مهارت جدید رو فورا یاد بگیری، چی رو انتخاب می‌کردی؟

1403/02/30 02:52

5🌸چه چیزی باعث شد که با همسرت ازدواج کنی؟

1403/02/30 02:52

6💖تو جذابتری یا بهترین دوستت؟

1403/02/30 02:52

7🌸چه چیز بیشتر از همه تو را می خنداند؟

1403/02/30 02:52

8💖کدام ویژگی خودت را بیشتر دوست داری؟

1403/02/30 02:53

9🌸سه چیز مهم در زندگی ات چیست؟

1403/02/30 02:53

10💖بوی مورد علاقه ات چیست؟

1403/02/30 02:53

4💖 از بچگی تا حالا از *** مارکت دزدی کردی؟

1403/02/30 02:53

بوی اسفند بوی عید 😍😍
بوی گل یاس

1403/02/30 08:03

پانچ دوزی ،مونجوق دوزی
مکرومه بافی

1403/02/30 08:49

👌👌

1403/02/30 14:16

آره بچه ک بودم پول میدزدیدم 😂

1403/02/30 14:27

آخ نه😱😱😱😭😱😱

1403/02/30 17:12

یکی دیگه از سوتیام برا دورانه مدرسمه من خیلی شرو شیطون بودم یکسره تو مدرسه درحاله آتیش سوزوندن بودم یسری زنگه بیکاری داشتیم چراغارو خاموش کردم پرده هارو کشیدم مثلا تاریک بشه گفتم برو بچ پارتیه بریزید وسط چند نفر میزدن رو میزو میخوندن منو چند نفر دیگم وسط میرقصیدیم منکه حسااابی رفته بودم تو فاز چشامم بسته بودم عینه وحشیا داشتم میرقصیدم انقدر تو فازه خودم بودم نفهمیدم که بچه ها دیگه نمیخونن دیدم یکی مچمو سفت گرفته منم همونجوری چشم بسته گفتم اسکول چرا دسته منو گرفتی برقص دیگه عینه آدم وای فکرکردم دوستمه دیدم ناظممون جیغ میزنه چشامو باز کردم به معنایه واقعی ریدم😂😂😂هم خندم گرفته بود هم ترسیده بودم

1403/02/31 22:40

احترام از حد بگذره میشه ژلیلی

1403/03/01 15:04