بیمارستان صارم

92 عضو

پاسخ به

اجازه حضور همسر میدن ، برخوردشون چه جوریه ،فیلم برداری هم داره؟

تو اتاق عمل اجازه حضور همسر میدن اما تو بخش فقط میاد میبینتت و میره.....برخوردشون عالیه از دکتر بگیر تا پرستار و خدمتکار همه خوبن....بله فیلم برداری و عکاسی هم داره

1399/03/25 22:33

پاسخ به

تو اتاق عمل اجازه حضور همسر میدن اما تو بخش فقط میاد میبینتت و میره.....برخوردشون عالیه از دکتر بگیر...

مممنونم گلم

1399/03/25 22:33

خواهش میکنم

1399/03/25 22:34

پاسخ به

الهام جون بعد از اتاق عمل تو بخش که بیای بازم‌فیلمبردار میاد داخل اتاق ازت فیلم بگیره یانه ؟؟؟

آره میاد

1399/03/26 15:18

بچه‌ها اینجا کسی از شربت اهورا نی‌نی استفاده کرده؟ چطوره بنظرتون؟
من پیش فوق تخصص اطفال که رفتم نوشت گفت اگر حس کردی دل‌درد داره نی‌نی بهش بده، بی‌ضرره

1399/03/26 21:04

سلااامم
من امروز رفتم صارم در مورد فیلمبرداری و عکاسیشون پرسیدم هزبنه 400 تومنه فقط اتاق عمل رو میگیرین
گفتم چندتا عکسه چند دقیقه فیلمه فرمودن مشخص نیست
گفتم نمونه کار ببینم فرمودن نمیتونیم نشون بدیم
گفتم خب من چجوری بدون دونستن این اطلاعات تصمیم بگیرم فرمودن دیگه تصمیم گیری با خودتونه
پرسیدم از بیرون میتونم کسیو بیارم عکس و فیلم بگیره فرمودن خیر
یعنی کلا خیلیییی ناز تشریف دارن

1399/03/26 22:24

پاسخ به

بچه‌ها اینجا کسی از شربت اهورا نی‌نی استفاده کرده؟ چطوره بنظرتون؟ من پیش فوق تخصص اطفال که رفتم نوشت...

زیزی جان من اطلاعاتی ندارم عزیزم

1399/03/26 22:27

پاسخ به

سلااامم من امروز رفتم صارم در مورد فیلمبرداری و عکاسیشون پرسیدم هزبنه 400 تومنه فقط اتاق عمل رو میگی...

???

1399/03/27 00:09

«فرمودن» رو خیلی خوب اومدی??

1399/03/27 00:10

پاسخ به

زیزی جان من اطلاعاتی ندارم عزیزم

???

1399/03/27 00:10

??

1399/03/27 10:42

پاسخ به

سلااامم من امروز رفتم صارم در مورد فیلمبرداری و عکاسیشون پرسیدم هزبنه 400 تومنه فقط اتاق عمل رو میگی...

آره برای منم همین بود هنوز وقت نکردم برم بگیرم ولی میدونم فتوشاپم نداره .بگزرم بهتون میگم چجوریه

1399/03/27 14:29

پاسخ به

آره برای منم همین بود هنوز وقت نکردم برم بگیرم ولی میدونم فتوشاپم نداره .بگزرم بهتون میگم چجوریه

وای خدا خیرت بده ببین چجوریه اگه اوکیه منم بگیرم چون نمیذارن از بیرون کسیو بیاریم

1399/03/27 18:20

سلام هزینه ها و تعرفه‌های جدیدشون جقدره

1399/03/27 20:18

سلام به همه مامان های خوشگل ببخشید بی خبر بودم این مدت داشتم با عوارض بارداری و زایمان دست و پنجه نرم میکردم البته همچنان هم درگیرم? خب جونم براتون بگه که ما تاریخ 20ام تشکیل پرونده دادیم که شامل دستور پزشک بود که تحویل پذیرش تو لابی دادیم و یه سری فرم بهمون دادن و توضیحات که برای شنبهر24ام چه مدارکی همراه مون باید باشه و گفتن سنبه ساعت 6ونیم صبح باید مراجعه کنیم برای پذیرش و بستری . پیش از بستری هم که دستور پزشک ، مشاوره بیهوشی و قلب و نوار قلب و تست سلامت و کرونای خودم و همراه ام برامون نوشته شده بود که انجام دادیم ، روز شنبه ما ساعت 5 وونیم لابی بودیم چون گفتن اگه زودتر از ساعت 6 برسیم پذیرش امکان اینکه اتاق خصوصی داشته باشن بیشتره، خلاصه رسیدیم و گفتن الان اتاق دو تخته ندارن باید با همون بخش هماهنگ بشه که اگه اتاق خالی شد جا به جایی انجام بشه ، مدارکی که خواسته بودن تحویل دادیم و یه سری فرم دادن پر کردیم و بیمه هم چون آسیا بود و معرفی آنلاین 5100 رو تعهد بیمه بود و از ما بیعانه 2900 گرفتن ، درخواست پمپ درد رو هم همونجا دادم و اکی کردن ، بعد با یه اقایی و مامانم رفتیم بخش بستری و دیگه نزاشتن همسرم بیاد ، من بخش 3 بستری شدم ، یه پرستار اومد اتاق رو بهم نشون داد یه اتاق دو تخته بود و ساک آبی که شامل دمپایی و ژل ضد عفونی و یه کلاه یکبار مصرف ، ماسک ، یه ژیلت و یه گان بود صورتی رنگ ، تو اون فاصله هم اتاقی من هم اومد گفتن که باید همه لباس هامون رو در بیاریم

1399/03/28 01:11

پاسخ به

سلام به همه مامان های خوشگل ببخشید بی خبر بودم این مدت داشتم با عوارض بارداری و زایمان دست و پنجه نر...

سلام عزیزم بازم مامان شدنت مبارک?????.....ببین تعریف که کردی ینی قشنگ خاطره زایمانم تکرار شد انگار?

1399/03/28 01:17

و اون گان صورتی و کلاه رو بپوشیم و روی تخت دراز بکشیم ، اها از ساعت 12 شب قبل هم باید ناشتا باشید و حتی آب هم اجازه ندارید بخورید ، خلاصه لباس اینا رو که اکی کردیم یه پرستار اومد و شکم و ناحیه برش سزارین رو چک کرد که موزدایی شده باشه ، اگه اکی نباشه خودش با ژیلت شیو میکنه، تقریبا بعد از 1 ساعت حدود ساعت 8 اجازه دادن همسرم یه 5 دقیقه بیاد تو اتاق و دلگرمی خوبی بود. با واحد پرستاری هم هماهنگ کردیم که به مخض اینکه خصوصی خالی شد ما اتاقمون جا به جا بشه ، حدود ساعت بیست دقیقه به 10 با یه ولیچر یه چیزی شبیه به مانتو اومدن دنباام که بریم اتاق عمل و دیگه اجازه ندادن مامانم بیاد ، به بخش عمل که رسیدیم روی یه تخت دراز کشیدم و یه پتو روم کشیدن و از محفظه پنجره مانند روی یه تخت دیگه رفتم ، رسیدم به یه اتاق بعد از چند دقیقه یه پرستار اومد و اطلاعات ام و دلیل سزارین و اسم دکتر رو پرسید و برام آنژیوکت گذاشت ، تو اون فاصله نماینده رویان هم اومد و کیت مربوط به نمونه برداری بند ناف رو ازم گرفت و گفت اتاق عمل میاد پیشم ، بعد یه چند نفر اومدن همینجور دراز کش که بودم یه سری فرم ها دادن امصا و اثر انگشت زدم بدون اینکه بدونم چیه?? تقریبا یه نیم ساعتی تو اون اتاق موندم که عکاس اومد و ازم عکس و فیلم گرفت و گفت بقیه اش برای اتاق عمل و زمانی که همسرم میاد اتاق عمل ، حدود یه ربع بعد اومدن من رو بردن تو یه اتاق دیگه که چندتا خانم بودن ازم اطلاعات و قد و وزن اینا رو پرسیدن و یکی اشون خودش رو معرفی کرد که متخصص بیهوشی منه و اصلا نگران نباشم و تا پایان عمل کنارم میمونه ، بعد گفت چون من اضاافه وزن زیادی دارم امکان داره راحت بیهوش نشم و باید همکاری کنم وگرنه مجبور میشن بیهوشی عمومی انجام بدن برام و بعد گفتن که باید منتقل بشم روی یه تخت دیگه و یه بالشت بهم دادن که روش خم بشم نشسته و گفتن باید عضلاتم رو شل کنم و تکون نخورم، تقریبا یه 6باری تلاش کردن تا بلاخره اون عصبی که مد نظرشان بود رو پیدا کردن و بعد از انجامش گفتن سریع دراز بکشم ، دردش درد قابل تحملی بود و خیلی من رو اذیت نکرد . بعدم توضیح دادن که برام سوند رو هم گذاشتن و من اصلا متوجه نشدم ، بعد شروع کردن به پارچه آبی در اوردن اینا که من با تعجب گفتم ااا اینجا همون اتاق عمله ! اونام خندیدن و کفتن بله ?? خلاصه اون پارچه اینای جلوی من رو گذاشتن و توضیحات لازم رو دادن که من حس فشار رو دارم ولی حس درد رو در طول عمل نخواهم داشت

1399/03/28 01:27

پاسخ به

سلام عزیزم بازم مامان شدنت مبارک?????.....ببین تعریف که کردی ینی قشنگ خاطره زایمانم تکرار شد ان...

سلام الهام جووونم فدات بشم گفتم تا اوا خوابه یکم حرف بزنم ??

1399/03/28 01:28

پاسخ به

و اون گان صورتی و کلاه رو بپوشیم و روی تخت دراز بکشیم ، اها از ساعت 12 شب قبل هم باید ناشتا باشید و ...

وای خدا اونجا که گفتی اینجا اتاق عمله خیلی خنده دار بود???????

1399/03/28 01:31

آزیتا راستی اون نماینده رویان قضیه اش چیه؟؟؟؟؟

1399/03/28 01:31

من که نفهمیدم فقط امضا کردم????

1399/03/28 01:32

پاسخ به

سلام الهام جووونم فدات بشم گفتم تا اوا خوابه یکم حرف بزنم ??

قربونت برم .....حالا مامان شدن خوبه نی نی خوبه راضی هستی

1399/03/28 01:32

تقریبا یه ده دقیقه بعد هم خود دکتر کرم نیا اومدن یکم باهام حرف زدیم و شوخی کردیم و گفت به زودی خانم کوچولو رو میبینی ، بعدم گفتن هر وقت حس تهوع و سر درد یا درد داشتم سریع اطلاع بدم

1399/03/28 01:33

وای تقریبا بعد از بیست دقیقه گفتن سمت راستم رو نگاه کنم دیدم یه فرشته کوچولوی سفید با لبای قرمز جلو رومه و صدای مثل گربه داره

1399/03/28 01:34

ناخودآگاه اشک میریختم از عظمت و بزرگی خدا ، بعد متخصص اطفال اوا رو چک کرد و تو اون فاصله همسرم هم اومد تو اتاق و ناف آوا رو برید یکم موند و بعد گفتن باید بره ، بعد گفتن آوا چون بند ناف دور گردنش بوده موقت باید بره nicu، وای دنیا رو سرم خراب شد ، خلاصه کنم که دوخت و دوزا هم انجام شد و رویان نمونه بند ناف رو برداشت و پمپ درد من رو هم همون جا گذاشتن که تقریبا وسیله استوانه ای کوچولو سرم مانند بود که توش مسکن های مختلف برای کنترل درد داره ، من رو منتقل کردن به اتاق ریکاوری و من حدود یک ساعت اتاق ریکاوری بودم ، اونجا کم کم احساس لرز بهت دست میده که گفتن طبیعیه ، بعد از حدود یک ساعت خدا رو شکر آوا تنفسش اکی شده بود و اوردنش و گفتن که منتقل میشیم بخش

1399/03/28 01:39