منم دیگه کلا دورشونو خط کشیدم
عیدا همنمیرم
فک کن اوایل ازدواجم جاری پایین من بالا
میومدن پایین خب من میفهمیدم دیگه صداشون میومد بخدا اونقدددد منتظر میموندم حالا میان بالا یه ساعت دیگه میان تا حتی چای هم دم میکردم
بعد یهو صدای خداحافظ میومد و منی ک چشم به راه بودم
اونقد دلم واسه خودم میسوخت
شوهرم شاهد تک تک اون لحظات و روزا بوده
1403/02/31 18:32