والا مادرشوهرم اوایل به شوهرم یادمیدادمیگفت زنت نره بیرون عروس تازه بیرون نمیره منم گوش نمیدادم میرفتم دیگه براشون عادی شده یبار برگشتمگفتم یه مجسمه میخریدین که هرکاری دوست دارین بکنین باهاش من بچه ی شمانیستممن عروس خونواده ام من فرهنگخونواده ام باشما فرق داره ناراحتم هستین مهریه اموبدین وتمام دیگه کوتاه اومدن وفضولی نمیکنن
1402/11/10 16:58