همسرداری

65 عضو

ولش کن ارزش نفرین کردنم نداره

1402/11/11 22:57

بعضی وقتهانمیشه عزیزم

1402/11/11 22:57

حقم داره مادرشه

1402/11/11 22:57

بیا انجا بگو ولی جلو شوهرت هرگز

1402/11/11 22:57

منم تا 5ماهگی ب پسرم شیرخودم و دادم ولی تو بارداریم متوجه شدم سنگ دارم از شدت سنگ کلیه ی هفته بیشتر بستری بودم مادر شوهرم نمی‌گذاشت پسرم و بیارن شیرش بدم شیرخشکی اش کرد دیگ سینه ام و نگرفت میگ شیرت حرومه حالا همه جا میگرده میگه این کصو بوده شیر نداده ب نوه ام😣

1402/11/11 22:59

سلام

1402/11/11 22:59

خوبین

1402/11/11 22:59

من وقتی مادر شوهرم چیزی میگ ب شوهرم میگم هبج جوابی نامیده انگار با دیوار صحبت کردم

1402/11/11 22:59

خانوما دلم گرفته😓

1402/11/11 23:01

اره شوهرخودم خیلی حساس هست

1402/11/11 23:01

شوهر من حتی بخاطر این که من دراومدم گفتم بابات چه سگیه در صورتی ک اون همیشه منو ب پدر سگ و تخم سگ همه چی خطاب می‌کنه ولی چیزی نمی گفتم ایندفعه گفتم. چه سگی منو بخاطر باباش سیاه کرد

1402/11/11 23:01

سلام شبتون بخیر

1402/11/11 23:03

..

1402/11/11 23:03

شوهرم تصادف کرده بود فکش شکسته بود ماه رمضون نمیتونست چیزی بخوره دوماه پشت سرهم پرستاریشو کردم نزاشتم اب تو دلش تکون بخوره نزاشتم فکر کنه مریض بشه همش سرگرمش میکردم خودم حامله بودم پنج شیش ماهم بود اذان میشد افطار نمیخوردم برای شوهرم انواع ابمیوه و سوپ درست میکردم به شوهرم میدادم بعد خودم دو لقمه میخورم از گلوم پایین نمیرفتن انگار میخراشیدن گلومو غذاها بغض تو گلوم گیر کرده بود ک شوهرم نمیتونه چیزی ک من میخورمو بخوره موقع سحری نمیتونستم چیزی بخورم بخاطر بچم دو سه لقمه میخوردم بچم چیزیش نشه شبا دزدکی گریه میکردم جلو شوهرم شادو شنگول خودمو نشون میدادم ک نامید نشه ولی دلم از مادرشوهرم شکست

1402/11/11 23:03

سلام خوبی

1402/11/11 23:04

مگه حامله بودی روزه میگرفتی؟؟

1402/11/11 23:04

ممنون شماخوبید

1402/11/11 23:04

برام پیام فرستادی حلقت کو؟ حالا همه ی اونایی ک برات عکس فرستادن حلقه دستشون بود؟

1402/11/11 23:04

قربونت

1402/11/11 23:05

اومد خونمون با چشاش دید ک چقدر حواسم به شوهرم است رفت تو حیاط منم پشت سرش بودم حواسش بهم نبود زنگ زد به برادرشوهرم گفت اینا هیچکاری برای داداشت نمیکنن

1402/11/11 23:06

ارع روزه بودم

1402/11/11 23:06

سارا بیخیال حوصله داریااا ویس بفرست دیگه توکه از خودت مطمعنی چرا لج کردی اخه

1402/11/11 23:06

وای شش ماهه هم بودی روزه می‌گرفتی

1402/11/11 23:06

من حلقم دستم بود

1402/11/11 23:07

اره ارزوم بود ی ماه کامل روزه بگیرم ولی اخرای ماه کم اوردم چند روز دکتر ممنوع کرد روزه نگیرم

1402/11/11 23:07