مامان های ایلامی

689 عضو

فدات ماهه دو میلیون 10ماهه 20میلیون تونی یک میلیونی ده تونم بکنی

1402/09/27 00:02

مه بدبختیگم گلاره د مال باوگم خاوم نیوه مگر مجبور بوم ویشه نیخفم هه نیشم و نورمه گوشیه

1402/09/27 00:29

سلام
اعصابم به شدت داغونه به خدا
مامانم و خواهرام زنگ زدن حق نداری با اتوبوس بیای شوهرت باید خودش بیارتت خواهرم بلیطمو کنسل کرده میگه نصف شب میرسی خطرناکه حالتم خوب نیست توی اتوبوس،خلاصه با شوهرم هماهنگ کردن 24 ساعت مرخصی بگیره منو ببره حالا من لج کردم گفتم اصن نمیام شب یلدا هم نمی‌گیرم تولد واسه شوهرم هم نمیگیرم گفتم دیگه بهم زنگ نزنین دیگه حوصله ندارم،پتو کشیدم رو خودم دارم گریه میکنم😭😭نه خوشم از اینجا میاد نه دیگه تنهایی دوست دارم بیام ایلام،چه خرگی بگیرم سرم خدایا

1402/09/27 12:33

نمیشه اینجوری . با کمک کردن تو زندگیت دخالت کنه اینجوری زندگیت میپاشه

1402/09/27 13:33

😂😂😂رحمته قاور م مردگت

1402/09/27 14:04

علی یارت جیگر

1402/09/27 14:11

هر دو متولد یه سالیم . شوهرم فروردین من شهریور

1402/09/27 14:14

مه ده زندگیه خور نیرم ولی ده قسله متوجه بیوم خانواده ترجیح ده شیوه

1402/09/27 17:49

یه چیزی هم بگم
تحمل شرایط واسه همه یکی نیست
یکی چون شوهرش براش لباس مورد علاقه ش نخریده یا مامانش بهش حرف زده طلاق میگیره یکی شوهرش هر روز خیانت میکنه باز زندگی میکنه
آدما و شرایطشون باهم فرق دارن

1402/09/27 18:44

نقل نکه دی هه فکر ره بکه راحتو خومان بکوشیم

1402/09/27 20:26

بعد اگرعادت کرد
رفتم جایی چیکارکنم،؟؟؟؟بایدببڕمش باخودم؟

1402/09/28 00:18

ار خویشکم مه وی ارامیه کاملا شیتم دیت وی نازاریه 😂اک خداکردنه اول نی نیت وسلامت باگه دنیا دومم خدا کردمه هیجوره صدرا وه مه که نی نیت وه تو بکه ایی خدا دو سمیه بای بیوشه ولکت بیومه😂😂😝😝😝

1402/09/28 00:23

شوم اوشه مه هیشتمت بچی فقط سرگرم بوی ولا لاغراو بوی نیلمت بچی

1402/09/28 00:54

نه نتونم اسم صدرا بنم بنا بر دلایلی
هیراد انتخاب کردمه

1402/09/28 02:04

قربونت ممنون شکر خوبیم هامه بدو بدوارا تولده

1402/09/28 13:18

مسیر زندگی خیلی دشواره زود تصمیم نگیر کمی بیشتر کوتاه بیا وتلاش کن برای زندگیت اگه شد خوبع نشد اونوقت تصمیم بگیر

1402/09/28 13:29

خانوادتو شوهرت انگار ی تنش بینشونه توم این وسط همش پاس کاری میشی

1402/09/28 13:32

هرکسی تو زندگی نردبون خودشو داره به خودت کمک کن دنیا خیلی کوتاههه چرا افسرده بشی چراغصه بخوری لذت ببر ازامروز سعی کن عوض بشی خونه رو بشین مرتب کن شوهرتوسوپرایز کن تولدبگیر توهی خونه مامانم مامانم میکنی این اشتباهه حتی اگ حق باتو باشه

1402/09/28 13:36

خب زندگی هممون همینه برو دکتر بگو تصمیم گرفتم قرص نخورم خودت ب خودت کمک کن فک مردی افسردع بشی چی چیزیت بشه شوهرت عع تو بهتر زن میگیره تو‌چیزیت بشه دنیا ب اخر میرسه نه؟پس لذت ببر

1402/09/28 13:40

تو جای من باشی چکار میکنی با اینکه وابسته خانوادم بودم اومدم عسلویه ینفکرو اینجا ندارم بخدا مثل زندونیا میمونم شوهرم میاد خونه او میره سرکار اون تو شبانه روز سه ساعت میبینمش بقیه ش یا خوابه یا پنج صبح سرکار تا نه شب

1402/09/28 17:10

منم دقیقا مثل تو شوهر م پنج صبح میره شش غروب میاد تا دوشی می گیره شام می خورم می خابه خستس هیچکی پیشم نیس توی غربت

1402/09/28 17:12

خب عزیزم آدم میتونه سبک سنگین زندگیش بکنه خوبیا و بدی های طرفتو بزار رو ترازو ببین کدوم سنگین تره بعد بشین قشنگ تصمیم بگیر خداروشکر بچه نداری فعلا که بخوای تحمل کنی

1402/09/28 20:11

پیام فره دامه خدا هاوار

1402/09/28 22:33

والا من نمی دونن پسرم دو ماهشه بعضی چیز ها رو نمی دونم. وگرنه جواب میدادم

1402/09/28 22:55

چنه خوشی ارای کردمه چنه ماچه کردمه وتم همه کوشگه

1402/09/28 23:00