سلام
اعصابم به شدت داغونه به خدا
مامانم و خواهرام زنگ زدن حق نداری با اتوبوس بیای شوهرت باید خودش بیارتت خواهرم بلیطمو کنسل کرده میگه نصف شب میرسی خطرناکه حالتم خوب نیست توی اتوبوس،خلاصه با شوهرم هماهنگ کردن 24 ساعت مرخصی بگیره منو ببره حالا من لج کردم گفتم اصن نمیام شب یلدا هم نمیگیرم تولد واسه شوهرم هم نمیگیرم گفتم دیگه بهم زنگ نزنین دیگه حوصله ندارم،پتو کشیدم رو خودم دارم گریه میکنم😭😭نه خوشم از اینجا میاد نه دیگه تنهایی دوست دارم بیام ایلام،چه خرگی بگیرم سرم خدایا
1402/09/27 12:33