فاطی داداشم درست 39روزبودپویان بدنیااومده بودعروسیش بودمنم رفتم شهرستان همه تعجب میکردن میگفتن چرااینقدرساکتی وبگوبخندنمیکنی ...مثل قبل هامن خودم تودلم میگفتم ایناچی میگن مگه من چیکاربایدبکنم حوصله ندارموایناولی الان میفهمم که من اونموقع افسرده بودم واقعاولی الان خداروشکربهترم
1402/12/25 02:04