The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

مادران آزاده🤣🤣✌️✌️

27 عضو

جانانم خیلی بدبود کولیک و رفلاکس اما ی قرص خوردن ک وقت نمیگیره ازادم

1403/02/05 16:27

بخور حالا

1403/02/05 16:27

هرکی منو میبینه میگه چقد لاغر شدی گفتم بابا 5 ماه شب و روز ندارم خواب و خوراک ندارم چی میگید

1403/02/05 16:27

آره کار چن ثانیه س فاطی جان،،ولی باور کن این بچه اینقد منو درگیر کرده بود ک دیگه اهمیتم نمی‌دادم بخورم یا نخورم ،،بماند ک مدام بغلم در حال گریه بود

1403/02/05 16:27

ولی خب تصمیم گرفتم بخورم آخه از کم خونی واقعا گیج میزنم

1403/02/05 16:28

اره بخور عزیزم

1403/02/05 21:53

هعی چه کنیم دیگ😂

1403/02/05 23:29

قربونت عزیزم ماهم خوبیم خداروشکر😘😘

1403/02/05 23:41

بچه ها بقول فاطی شروع کنید عکس نی نی ها رو بفرستین ،،عکس جدید البته 😍یکم دلمون وا شه

1403/02/06 01:45

راستی مریم نیس دلم تنگ شده براش😐

1403/02/06 01:45

خداروشکر . واکسن زدی؟

1403/02/06 01:50

اره بفرسین

1403/02/06 01:50

البته زیادم خوب نیستم امروز😭

1403/02/06 02:00

آره نیستش کجایی مری؟؟

1403/02/06 02:00

آره 27اردیبهشت زدم

1403/02/06 02:01

وای امروزخیلی حالم بد بود😰😰صبح که بیدارشدم ساعت 7صبح که دخترم رفت مدرسه پوشاک پویانوعوض کردم بعدشیردادمش بعدهرچقدرگذاشتم روپام نخوابیدبعدساعت 9اینابودکه پاشدم فرنی درست کردم بهش میدادم نمیخوردبازوردوقاشق دادم بالاآوردبعدرفتم لباس آوردم لباسشوعوض کنم که شلوارشودرآوردم بعدبلوزشودرمیاوردم که ..بگیدچی دیدم🤒

1403/02/06 02:02

چرا فاطی جونم😘😘😘

1403/02/06 02:06

آره خیلی وقته نیس

1403/02/06 02:06

چی ؟؟؟؟؟

1403/02/06 02:06

کجایین خوابین؟؟؟

1403/02/06 02:10

ن بیدارم

1403/02/06 02:11

بگو دیگ

1403/02/06 02:11

چی دیدی

1403/02/06 02:11

چون هواسردبودبلوز ضخیم پوشونده بودم اززیربلوزم یدونه زیردکمه رکابی پوشونده بودم زیربلوزضخیمش مارمولک بودوای یه جیغی زدم هابچه ترسیدبعدمارمولک فرارکردمنی که ازمارمولک مثل سگ میترسیدم دنبالش کردم بادسته جاروبرقی کشتمش بخاطربچه ام که نکنه بیادبره تودهنش یاگوشش اینقدرترسیده بودم کل بدنم میلرزیدگریه کردم گفتم ایتقدرناراحت شدم گفتم زبون نداره بهم بگه مامان بدنم مارمولک رفته نمیدونم حالاازکی رفته بوده بدنش ازبالای گردنش رفته بود😰چون بلوزشوازپایین توشلوارش گذاشته بودم وای الانم ازترسم خوابم نمیبره خونه امون ویلایی هست یبارم چندسال قبل توخونمون اومده بودشوهرم کشت بعداون ندیده بودم ولی ایندفعه بیادبره تولباس بچه اصلابه عقلمم نمیرسید حالامن خیلی ترسیدم همش شلوارم تکون میخوره زودی دست میزنم احساس میکنم مارمولکه😰😰

1403/02/06 02:11

الهی 😭😭😭😭😭

1403/02/06 02:17