تیرماهیا

36 عضو

ن من ناراحت‌نیستم به یه ورم‌گرفتم‌حرفاشونو

1403/03/11 12:11

سعی میکنم باهاشون زیاد برخورد نداشته باشم

1403/03/11 12:11

آره کار خوبی میکنی

1403/03/11 13:05

بچه حالم اصلان خوش نیست بد جوری دل از دنیا گرفته اومدم خونه مامانم هم هنوز بهشون نگفتم ولی جایی صورتمو دید گفت چی شد گفتم هیچی خیلی فشارم کرد دوقسمت شد شکم

1403/03/11 16:19

یعنی چی دو قسمت شد شکت

1403/03/11 16:34

جانان بیا درست توضیح بده

1403/03/11 16:35

به مادرت بگو بزار پشتت باشن

1403/03/11 16:42

نزار دور بردارن روت‌هرروز کتک بخوری فک‌کنن کسی نداری

1403/03/11 16:42

بگم میگن نرو

1403/03/11 17:06

دیروز خواهر شوهرم صدا زد شوهرم ماشین تمیز میکرد دم در ما خونم سه طبقه هست بالا جاریم هست وسط مادر شوهرم پایین من خواهر شوهرم رو به رو ما شوهرم ماشین تمیز میکرد اون زنه اونجا بود حیاط گفت بیا بلواز آورده بیا نگاه کن ببین تنت میشه یانه من ناراحت شدم به مادر شوهرم خودم به دخترت جواب بده بعدش معلوم نشود اومد شوهرم منو زد زد ها خیلی زیاد

1403/03/11 17:09

من دهنمو باز کردم به اونا گفتم هم به خواهرم شوهرم هم مادر شوهرم

1403/03/11 17:11

خانما سنو وزن 28هفته میرین یا 30هفته؟

1403/03/11 17:24

چی گفتی بهشون

1403/03/11 17:25

از چی ناراحت شدی

1403/03/11 17:26

😐

1403/03/11 17:35

ازینکه خواهر شوهرش برا شوهر جانان دوستشو میاره

1403/03/11 17:35

30 ب بالا

1403/03/11 17:35

اگه من بودم با همین شکم همشونو تسکه پاره میکردم بعد میرفتم قهر

1403/03/11 18:52

پس چرا من بچه ها قبلی 28میرفتم؟

1403/03/11 18:52

30

1403/03/11 19:07

چرا ایقد تایپت بده اصن معلوم نیس چی گفتی

1403/03/11 21:59

اره اصلا معلوم نیست چی نوشته منم نمیفهمم

1403/03/11 22:25

دهنمو باز کنم شوهرم فقط بلده بزنه منو

1403/03/11 23:17

نمیتونم چی بگم ولی هر چی اومد به دهنم گفتم

1403/03/11 23:18

الان خونه مامانم صد بار بهم زنگ زده بیام دونبالت گفتم نه

1403/03/11 23:20