بروز کردم قسمت ویرایش پیدا نمیکنم

به سختی

از بعد زایمانم بگم گریت میگیره

خلاصه بگم

چه نامرد

با شکم خالی خواهر من بنا چجوری کار کنه تا غروب هلاک میشع

تعریف کنم شوک میشی

خو د مشکل همینه دیگه😣

اذیتت کردن؟

مثلا؟

اونم با گردو خاک سرکار داره

ولش کن یادم میاد عصبی میشم الهی لال از دنیا بره

خو اینا نامردن خودشون میان خواستگاری خودشون به زور میان میبرن آدمک بعد اذیت میکنن

مامانم سر گند کاری اینا نیومد پیشم بمونه قرار شد مادرشوهر مراقبت کنه صبونه نمیاورد ناهار ساعت دو خلاصه بخیه هام کلا باز شد میمردم زنده میشدم با بخیه باز سه روز پیش پسرم همراه موندم بخاطر زردی بستری بود

😖

😐😐😐😐چرا مامانت نیومد

چون ما یه حیاطیم

با به تخمت میگرفتببییی

بچم دیگ 4 سالشه هنو سرزده میاد خونه فضولی میکنه تیکه میندازه بچه از از 9 ماهگی میبرد خونش بدون من نمیزاش من برم خونش بعد چن ساعت میاوردمش حیوونه ب تمام معناس

آشپزخانه حمام یکی بود

ما ام یه حیاطیم

😑خو چرا میزاشتی

تو هم ی روز تلافی کن زمین گیر شد الهی همین کارا باهاش کن

نه من طبقه بالا ام

پسرم 6شهریور بدنیا اومد تولد خودم 15شهریور بود پسرم مرخص شد اومدیم رفتیم غسل دهه کردیم مامانم اومد منو آورد مهمونی واسم تولد گرف 16روز مراقبت کرد