ایشالا هیچوقت دیگه پیش نیاد

دیشب شوهرم طرف خواهرشو گرفت واقعیت خیلی ناراحت شدم

اره خیلی ادم دلش میگیره

نشستم تاصبح گریه کردم صبح بیدار شد هرچقد قوربون صدقه رفت انگار دلم صاف نمیشد

گفتم مهم شب بود

خداروشکر کشش نداده.اشکال نداره

گفت من از این ناراحت شدم چرا صبح بهت زنگ زد بهم موقع ناهار نگفتی برم دهنشو جر بدم

فک کرده بود تقصیر خودم بوده بهش چیزی نگفتم

عجب.اون موقعم بگی ی چی میگن ک

اهاااا

اره

اشکال نداره بخاطر بقیه ادم زندگیشو تلخ نکنه

اصلا خدا باهامه

خداروشکر

دیروز خواهرش وقتی زنگ زده دخترشم خونه بوده

باباش از سرکار اومدنی میگه مامانم زنگ زد به زندایی هرچی از دهنش دراومد گفت قطع کرد

ایول😄

شوهرشم هر لایقش بوده بار زنش کرده بوده

خداروشکر عاقله باز شوهره

پدر دختری ریده بودن بهش بعد شوهرش گفته بوده فردا عصر میام خونه داداشت دنبالت اونجا نباشی سه طلاقت میکنم

😱

اونم اومده بود به عمه شوهرم گفته بود مادعوامون شده بیا بریم خونشون مارو اشتی بده

عمه هم ساده ساده بلند شد مثل همیشه بدون هماهنگی مث گاوه سرشونو انداختن اومدن دم درو اومدن خونمون

عجبا بگو زن چته اخه این همه بحث درست میکنی

عمش گفت اختلاف میشه یکی تو گفتی یکی خواهرشوهرت گفته اشکال نداره اشتی کنین