ماهیمون مرده بود شوهرم انداخت تو کاسه دستشویی عجله داشت دوستاش منتظر بودن

سیفونم کشیدو رفت

من موندمو واهمه دستشویی رفتن

هی میگم الان میپره میاد بیرون😖😖

😝😝😝بره دکتر خدایی نکرده چیزی نشه بی چیز بمونی

وایییی نشسته دم لونه زوزه میکشه🤓😂😂

من سوسک رو با سیفون کشیدم پایین رفت
هر سری میرم سرویس میترسم دوباره بیاددبالا😆

😆😆

کدوم دکتر بره

وای الانم منم همون حسو دارم

لعنتی خودش رفت منو با عذاب دستشویی رفتن گذاشته

یه بار روستا بودم خونه مامان بزرگم
مار داخلش بود😬😬😬😬😣

پوست

یا ابلفضل از اینا نگو خونه تنهام دسشوییم میمونه تومثانم

کاش سر راه مینداخت تو جوب
گربه میخوردش😁

مگه روستا زندگی میکنی؟
کلا خونشون تو جنگل بود

گفت برو اب بیار عوضش کنم نگو گولم زده نبینم گفت مرده بود

نه ولی خونه تنهام کوچه بالاییمون پره باغ ویلاس

یه بارم از سقف دستشوییم مارمولک افتاد
بعدش با یه چیز خمیری درزاشو پوشوندیم که چیزی رد نشه

آها

دهنت میگم نگو تو مثال پنج نمره ای میزنی🙄

نه بابا
حیاط پشتی خونه منم یه باغ بززززرگ داره
میترسم از هواکش باید داخل😆

دارم مرور خاطرات میکنم😆

معلم ازت درس میپرسید از ب بسم الله توضیح میدادی🤔

شوهرم نیست دارم میترسم😆