من چن سال پیش نصف شبی یه دختر گذاشته بودن دم حیاتمون بارون میومد
بچم تازه دنیا اومده بود نصف شب دیدم صدا گریس شوهرم فرستادم اورد خونه لباس بچمو پوشوندم بهش شیرش دادم صبح بردیمش پاسگاه تحویل دادیم آخرش معلوم شد بچه مال همسایه روبه رویی مون بوده معتاد بودن شب زنه بیهوش میشه بچه گریه میکرده اینام چن بار منو با بچه دیده بودن آوردن گذاشتن دم حیاتمون😐😐
1403/02/13 00:40