The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

دنیای کودک

116 عضو

بود.

فیل کوچولو هم توی رودخانه رفت و خودش را خوب شست و با خرطومش روی حیوانات آب می پاشید و خوب آنها را تمیز می کرد.

از آن زمان به بعد فیل کوچولو با حیوانات دیگر به رودخانه می رفت و آب بازی می کرد و دیگر هم از گلی شدن نمی ترسید.
🐘🐘🐘🐘🐘🐘🐘

با فوروارد کردن مطالب از ما حمایت کنید❤️

─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
@donyayekoodak

1403/07/02 07:26

اگر تازه مادر شده اید؟👇

دکمه خل‌بازی را بزنید. شکلک در بیاورید. ابروها را بالا بیاندازید و زبان‌تان را بیرون بیاورید و قلب خود را برای لحظه‌ای آماده کنید که در نهایت نوزاد را به خنده می‌اندازید.

بی‌خیال شلوغی شوید. هر روز یک انتخاب دارید: خانه را مرتب کنید یا کودکتان را در آغوش بگیرید و نوازش کنید. ما می‌گوییم نوازش بچه از داشتن خانه‌­ای تمیز خیلی مهم‌تر است!

با او حرف بزنید. احتمالا در روزهای اول مادر شدن خیلی احساس تنهایی کنید. پس راحت باشید و درباره تمام احساسات با این تازه وارد صحبت کنید. او عاشق شنیدن صدای شما خواهد شد و شما هم احساس می‌­کنید باری از روی دوشتان برداشته شده!

#روانشناسی_کودک

🦋💛🦋💛🦋💛🦋💛🦋💛🦋
@donyayekoodak

1403/07/02 07:26

#تربیت_کودک

اجتماعی شدن کودکان

کودکان زیر دو سال، دوستان واقعی ندارند و با همسن خود بازی نمی کنند. اما تمایل به نشستن در کنار هم و انجام کارهایی مشابه دارند. دوست دارند با کودکان بزرگتر بازی کنند، اما هنوز نمی دانند که چگونه یک رابطه ی دوستی برای خود ایجاد کنند. مهارت اجتماعی شدن کودک در سنین دو تا سه سالگی بهتر می شود اما حتی در سه سالگی ممکن است کودک بیشتر از آن که جذب کودک دیگری شود، جذب بازی هایی شود که آن کودک انجام می دهد.

#روانشناسی_کودک

🦋💛🦋💛🦋💛🦋💛🦋💛🦋
@donyayekoodak

1403/07/02 07:26

#قصه_کودکانه
#یک_قصه_یک_حدیث

🌳درخت بلوط

حسنی در حالیکه داشت به سمت مضنون اشاره می‌کرد به قاضی گفت: "جناب! سال قبل پیش از سفر به خارج، من یک حلقه‌ی الماس در زیر یک درخت بلوط به دست این مرد سپردم. اکنون من خواهان حلقه ام هستم اما او آن را به من پس نمی دهد. "
قاضی از میستیک کهیا که در جایگاه‌ ویژه‌ نشسته بود پرسید:
"چرا حلقه اش را پس ندادی؟"
کهیا گفت:"او دروغ می‌گوید.او به من حلقه ای نداده است. "
قاضی رو به حسنی کرد:
"آیا شاهدی داری که دیده باشد که تو حلقه را به این مرد داده ای؟
"نه زمانی که من حلقه را زیر درخت بلوط به او دادم کسی آنجا نبود. "
قاضی به حسنی دستور داد تا برود و شاخه ای از درخت بلوط را بیاورد.
چند دقیقه بعد قاضی رو به میستیک کهیا کرد و گفت:
"کجا می‌تواند باشد؟من نمی دانم که او بازخواهد گشت یا نه.برو به خارج از پنجره نگاه کن و به من بگو که آیا او در حال آمدن است.
میستیک کهیا حتی از جای خود نیز تکان نخورد اما جواب داد:
"او نمی تواند در کمتر از سه ساعت به اینجا برسد، چون مسافت طولانی است."
قاضی رو به میستیک کهیا کرد و گفت:
"نه تنها دروغگو هستی بلکه *** هم هستی! اگر تو حلقه را نگرفته بودی از کجا می‌دانستی که جای درخت بلوط کجاست. هیچ گاه حدیث پیامبر را شنیده ای؟

"ای مردم! هیچ گاه دروغ نگویید! چون دروغ و ایمان قابل جمع نیستند

قاضی او را با حکمی سنگین مجازات کرد.

🌸🍂🍃🌸
با فوروارد کردن مطالب از ما حمایت کنید❤️

─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─

1403/07/03 07:24

روغن این خاک چقد باشه؟
خودت درست کردی هدیه جون

1403/07/04 14:49

نه عزیزم درست نکردم
میگم بهتون

1403/07/04 19:08

الان فیلمش رو دیدم هیچی نمیگه مقدارش رو ، کم بزنید در حد اینکه ی چسبندگی داشته باشه مثل خمیر نشه ، فیلمش حجمش بالاست نمیاد
چون بچه میتونه بخوردش روغنش نباید زیاد باشه
ميگردم اگه پیدا کردم میگم

1403/07/04 19:22

ممنون قشنگم

1403/07/04 19:34

#داستان_کودکانه
هسته‌ی آلبالو
جای دانه زیر خاکه!

به نام خدای مهربان

یکی بود یکی نبود. زیر گنبد کبود، دشتی بود سرسبز و قشنگ. در میان این دشت قشنگ، درخت بزرگ و زیبایی زندگی می‌کرد که هرروز با اولین تابش نور خورشید بیدار می‌شد و شب‌ها با قصه‌های قشنگ ستاره‌ها به خواب می‌رفت.

یک روز که درخت قصه‌ی ما از خواب بیدار شد دید یک هسته‌ی کوچولوی آلبالو افتاده روی زمین. به هسته‌ی آلبالو گفت: «سلام دوست کوچولوی من، کی به اینجا آمدی؟»

هسته‌ی آلبالو جواب داد: «سلام، من دیشب همراه باد به اینجا آمدم و هیچ‌کس را توی این دشت نمی‌شناسم. اصلاً نمی‌دانم باید چکار کنم. تو می‌دانی هسته‌ها چطوری زندگی می‌کنند؟»

درخت گفت: «نه، من یک درختم و من نمی‌دانم هسته‌ها چطوری زندگی می‌کنند. ولی روی شاخه‌های من یک دارکوب زندگی می‌کند که شاید او بداند.»

بعد درخت، شاخه‌های زیبایش را تکان داد و آقای دارکوب را صدا زد.

وقتی دارکوب از لانه‌اش بیرون آمد درخت گفت: «صبح‌به‌خیر آقای دارکوب! شما می‌دانید یک هسته‌ی آلبالو چطوری باید زندگی کند؟»

دارکوب کمی فکر کرد و گفت: «راستش من یک پرنده هستم، اصلاً نمی‌دانم هسته‌ی آلبالو به چه دردی می‌خورد. نه، نمی‌دانم او باید چطوری زندگی کند.» و بعد از این‌که حرف‌هایش تمام شد دوباره به لانه‌اش برگشت.

هسته‌ی آلبالو که خیلی ناراحت شده بود، به درخت گفت: «پس من چکار کنم؟ من هیچ‌چیز نمی‌دانم. هیچ‌چیز بلد نیستم.»

درخت گفت: «ناراحت نباش، حتماً کسی پیدا می‌شود که به تو بگوید چطوری باید زندگی کنی. حالا بیا کنار من بنشین و کمی استراحت کن، بیا، بیا زیر سایه من.»

هسته‌ی آلبالو قِل خورد و رفت زیر سایه‌ی درخت بزرگ نشست.

در همین موقع کرم کوچولو سرش را از زیر خاک بیرون آورد و گفت: «درخت بزرگ، شما با کی حرف می‌زدید؟»

درخت گفت: «آه چه خوب شد که آمدی، کرم خاکی! تو می‌دانی یک هسته‌ی آلبالو چطور باید زندگی کند؟»

کرم خاکی سرش را به دوروبر چرخاند و گفت: «یک هسته‌ی آلبالو؟ او دیگر از کجا آمده؟»

درخت گفت: «دیشب همراه باد به اینجا آمده. هیچ‌چیز بلد نیست. ما باید به او کمک کنیم.»

کرم خاکی گفت: «خانه‌ات کجاست هسته‌ی آلبالو؟»

هسته جواب داد: «من خانه ندارم، اصلاً نمی‌دانم باید کجا برای خودم خانه درست کنم. شاید، شاید بروم روی شاخه‌های درخت و کنار لانه‌ی دارکوب برای خودم لانه درست کنم!»

درخت خندید و گفت: «روی شاخه‌های من؟ این امکان ندارد. تو قِل می‌خوری و از آن بالا می‌افتی پایین. دارکوب یک پرنده است که می‌تواند آن بالا لانه داشته

1403/07/07 03:37

باشد.»

هسته‌ی آلبالو گفت: «آخر من چکار کنم؟»

کرم خاکی گفت: «اگر دلت می‌خواهد، با من بیا برویم توی خانه‌ی من، چند روز مهمان من باش و اگر خواستی همان‌جا برای خودت خانه درست کن.»

هسته‌ی آلبالو گفت: «تو کجا زندگی می‌کنی؟»

کرم خاکی جواب داد: «اینجا، زیرخاک خانه‌ی قشنگی دارم، حتماً خوشت می‌آید.»

هسته‌ی آلبالو کمی فکر کرد و گفت: «باشد، من می‌آیم زیر خاک پیش تو.»

از درخت خداحافظی کرد و همراه کرم خاکی رفت زیر خاک.

درخت بزرگ هنوز به فکر هسته‌ی آلبالو بود، به فکر یک خانه‌ی قشنگ و کوچولو برای او.

چند روز گذشت و خبری از هسته‌ی آلبالو نشد. حتی از کرم خاکی هم خبری نشد. درخت کم‌کم نگران شده بود. هرروز صبح که از خواب بیدار می‌شد، تا غروب منتظر هسته‌ی آلبالو می‌نشست.

یک روز صبح که درخت از خواب بیدار شد دید جوانه‌ی سبز کوچکی در کنارش از خاک بیرون آمده. خیلی تعجب کرد، پرسید: «تو کی هستی؟»

جوانه‌ی سبز جواب داد: «من هسته‌ی آلبالویی هستم که رفتم زیرخاک. کرم خاکی خیلی از من مراقبت کرد. به من آب و غذا داد و من آن‌قدر آنجا ماندم تا یاد گرفتم یک هسته‌ی آلبالو چطوری باید زندگی کند؛ و حالا من سبز شدم، خانه‌ای کنار شما و کرم خاکی برای خودم درست کردم. می‌خواهم بزرگ شوم و همه‌چیز را یاد بگیرم.»

درخت از شنیدن حرف‌های هسته‌ی آلبالو که حالا سبز سبز شده بود، خیلی خوشحال شد و شاخه‌های بلندش را کنار کشید تا نور آفتاب به او بتابد و جوانه را حسابی قوی کند.

حالا دیگر کرم خاکی، درخت و دارکوب همه فهمیده بودند که یک هسته‌ی آلبالو چطوری باید زندگی کند و در کجا خانه بسازد.

با فوروارد کردن مطالب از ما حمایت کنید❤️

─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
@donyayekoodak

1403/07/07 03:37

#قصه_کودکانه

جورچین جدید

یسنا مداد رنگی هایش را روی میز گذاشت، دفترش را باز کرد.
یک مامان کانگورو کشید که توی کیسه اش یک کانگوروی کوچولو استراحت می‌کرد. مامان کانگورو داشت برای کانگورو کوچولو کتاب می خواند.
یسنا نقاشی اش را رنگ کرد، دفترش را برداشت و از اتتق بیرون رفت.
مامان داشت کتاب می خواند، یسنا جلو رفت. گفت:« مامان چشمانت را ببند» مامان چشمانش را بست. یسنا نقاشی اش را جلوی صورت مامان گرفت.
مامان محکم او را بوسید گفت:« آفرین خیلی نقاشی قشنگی کشیدی! تو یک هنرمندی!»
یسنا نقاشی را روی مبل گذاشت. ماهان کوچولو را که تازه خوابش برده بود دید. رفت و کنار ماهان دراز کشید. کم کم خوابش برد.
وقتی از خواب بیدار شد ماهان را کنارش ندید، سریع از جایش پرید. یاد نقاشی اش افتاد، اما نقاشی روی مبل نبود! این طرف و آن طرف را نگاه کرد.
صدای خنده ماهان را شنید. ماهان را دید که گوشه ای نشسته و تکه های پاره نقاشی یسنا روی پایش ریخته است.
یسنا اخم کرد ، چشمانش پر از اشک شد. سریع به سمت ماهان دوید.
تکه های نقاشی را از ماهان گرفت، بلند گفت :«چرا نقاشی من را پاره کردی؟»
اما ماهان که حرف زدن بلد نبود! اخم یسنا را که دید بغض کرد.
می خواست گریه کند اما یسنا خیلی ماهان را دوست داشت.
تکه‌های نقاشی را روی میز گذاشت. ماهان را بوسید و گفت:« نازی! نازی!»
بعد هم با چشمان گریان و نقاشی پاره پیش مامان رفت.
مامان لیوان را داخل کابینت گذاشت، دستش را روی موهای یسنا کشید و گفت:« می‌دانم که از این کار ماهان خیلی ناراحت شدی! اما من یک فکری دارم»
مامان اشک های یسنا را پاک کرد، با هم به اتاق رفتند گفت:« ببین دخترم تو الان یک جورچین داری یک جورچین کانگورویی! جورچینت را بچین! »
یسنا خندید و جورچین کانگرویی اش را چید.

🌸🌼🍃🌸

@donyayekoodak

1403/07/08 06:30

.
شش لقمه سالم و ساده برای مدرسه👇
"لینک قابل نمایش نیست"
.

برای مامانا که بچه مدرسه ای دارن
💗

1403/07/08 07:17

❓ اختلال اضطراب جدایی چگونه تشخیص داده می‌شود؟

⭐ یکی از بخش‌های اصلی تشخیص اختلال اضطراب جدایی این است که نخست سایر مشکلات بالقوۀ سلامت روان را کنار بگذاریم، ازجمله:
🔻اختلال طیف اوتیسم
🔻 اختلالات روان‌پریشی
🔻 گذرهراسی
🔻 اختلال اضطراب فراگیر

💠 از اینجا به بعد دیگر موضوع وجود معیارهای تشخیصی است، ازجمله ترس‌هایی نسبت به سوژۀ دلبستگی اصلی که:
🔴 مداوم باشد
🔴 گسترده باشد، تا جایی که به بهره‌وری اجتماعی یا آکادمیک لطمه بزند
🔴 متناسب با مراحل رشد نباشد.
اگر نشانه‌ها مطابق با معیارهای تشخیصی
باشد و یک پزشک مجرب یا متخصص سلامت روان نیز سایر مشکلات سلامتی روان را کنار نهاده باشد، می‌توانند تشخیص اختلال اضطراب جدایی دهند.

❓  اگر والدین ندانند که آیا باید کودکشان را برای ارزیابی ببرند یا نه، پاسخ ساده است:
اگر اضطراب کودکتان دارد بر زندگی روزانۀ او (یا خودتان) اثر منفی می‌گذارد، ارزیابی توصیه می‌شود.
💡 بیشتر متخصصان سلامت روان مدتی را صرف گفتگو با والدین کودک می‌کنند، دربارۀ اینکه در کودکشان چه چیزهایی مشاهده کرده‌اند. سپس با خود کودک گفتگو می‌کنند، دربارۀ نوع تجربۀ او از اضطراب. شاید فقط یک جلسه لازم باشد تا تشخیص اعلام شود، ولی کار اصلی دقیقاً از همین‌جا آغاز می‌شود.
 

با فوروارد کردن مطالب از ما حمایت کنید❤️

─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
@donyayekoodak

1403/07/09 09:17

دست ورزی بچه ها با حبوبات

دور بطری چسب پهن رو برعکس بچسبونید طوری که قسمت چسبندگی بیرون باشه بعد حبوبات رو به بطری بچسبانید

این مدل بازی برای تقویت عضلات ظریف بچه ها خیلی خوبه
#دست_ورزی
#بازی_با_حبوبات
🏠کانال بازی در خانه
"لینک قابل نمایش نیست"

برای دیدن ویدئو بازی به کانال بالا برید👆

1403/07/10 13:11

.
👇نکات غذایی کودک 1 :🥘🍲🍛

مامانايى كه هنوز غذاى ميكس ميدين

🔸 میدونى كه فقط ماه اول شروع كمكى حق دارى غذاى كودكت روميكس كنى
🔹ماه هاى بعدى بايد با پشت قاشق له بشه و بعد هم غذاى انگشتي براى كودک شروع بشه

♨️ ادامه دادن غذاى ميكس باعث بدغذايى كودک ميشه .

🔻غذای انگشتی هم از 8 ماهگی میتونید شروع کنید...

@donyayekoodak
.

1403/07/10 13:12

نکات غذایی کودک 2 :

وقتی صحبت از حجم غذای کودک میشه، باید به یاد داشته باشیم که هر بچه‌ای متناسب با رشد و نیازهای بدنش، حجم غذایی متفاوتی نیاز داره. برای شروع:

🟣 ماه‌های ابتدایی (6 تا 7 ماهگی): بهتره با حجم‌های کوچیک شروع کنی؛ حدود 1 تا 2 قاشق غذاخوری در هر وعده و به تدریج مقدار رو افزایش بدی.

🔵 از 8 تا 9 ماهگی: حجم هر وعده می‌تونه به 3 تا 4 قاشق غذاخوری افزایش پیدا کنه. البته توجه کن که کودک به مرور زمان علاقه‌مند به غذاهای انگشتی میشه و خودش با دست غذا می‌خوره.

🟠 بین 10 تا 12 ماهگی: بچه‌ها می‌تونن وعده‌های بزرگ‌تر رو تجربه کنن. حجم غذا تقریباً به نصف وعده‌های غذای بزرگسال می‌رسه.

🟢 نکته‌ی مهم اینه که همیشه به سیگنال‌های گرسنگی و سیری کودک توجه کنی و اجباری برای تموم کردن غذا نداشته باشی.

@donyayekoodak
.

1403/07/10 13:12

.2

✅ مرحله اول رشد ( اعتماد) می باشد
که از تولد تا یکسالگی در کودک شکل می گیرد.

مهم ترین موضوع در این دوره ی سنی
داشتن والدینِ با ثبات، همسان
و قابل پیش بینی است،
تا اعتماد درون کودک شکل بگیرد..😍
.
با فوروارد کردن مطالب از ما حمایت کنید❤️

─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
@donyayekoodak

1403/07/11 18:33

.4

✅ مرحله دوم رشد ( خودمختاری) می باشد، که از یکسالگی تا 3سالگی در کودک شکل می گیرد.

✅ کودکانه 2ساله در حال آزمون اراده ی خود یا حس خودمختاری خویش اند.

کودک میتواند روی پای خود بایستد و میتواند خودش و دنیای پیرامونش را بررسی کند.اصرار دارند که خودشان غذا بخورند و بطور مکرر
از واژه های 《من》و 《مالِ من》
استفاده می‌کنند...😀

در این سن والدین باید به کودک آموزش دهند که، بدون از دست دادن زیاد حس خودمختاری اولیه ی خویش، می توانند سازگاری با مقررات اجتماعی را بیاموزند😊

زیرا کودکان 2ساله باید مانند هر فرد دیگری در اجتماع زندگی کنند و به خواسته های دیگران احترام بگذارند...

با فوروارد کردن مطالب از ما حمایت کنید❤️

─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
@donyayekoodak

1403/07/11 18:33

5.
مرحله سوم رشد ( ابتکار ) می باشد، که از 3سالگی تا 6سالگی در کودک شکل می گیرد.

✅ در این سن کودک با حس ابتکار خود طرح‌هایی را می‌سازد، اهدافی را در نظر می‌گیرد و برای رسیدن به آنها اصرار می‌ورزد...

❌ بحران هنگامی وجود می‌آید که کودک متوجه شود بزرگترین طرح‌ها و محبوب‌ترین آرزوهایش
محکوم به شکست اند.☹


با فوروارد کردن مطالب از ما حمایت کنید❤️

─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
کانال روانشناسی کودک و آموزش فرزندان
🆔 "لینک قابل نمایش نیست"

1403/07/12 10:01

.
📌در طی هفته این 10 جمله ی
معجزه آسا را به بچه های خود بگویید:

1_ تو برای من خیلی ارزشمند
و مفید هستی.😍
2_ ایده‌های تو بسیار خلاقانه
و خوب هستند.
3_ هر اشتباهی کردی فقط کافیه
به من بگی تا کمکت کنم.🤗
4_ این انتخابت عالی بود.
5_ این تصمیم توئه و من به
آن احترام می‌گذارم.
6_ خودت را با هیچکس مقایسه
نکن، تو همینطور که هستی
فوق العاده‌ای.
7_ تو خیلی دوست داشتنی هستی.♥️
8_ من عاشق وقت‌هایی هستم
که با هم وقت می‌گذرونیم.
9_ تو خیلی زیبا و قشنگی.
10_ من بهت افتخار می‌کنم.

با فوروارد کردن مطالب از ما حمایت کنید❤️

─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
کانال روانشناسی کودک و آموزش فرزندان
🆔 "لینک قابل نمایش نیست"

1403/07/13 03:14

سلام مامانا دخترم دوسالشه ولی هنوز جیش وپی پی رو نمیگه یعنی مفهمومش می‌دونه حتا جاشم می‌دونه ولی انجام که میده اصلنا متوجه نمیشه من میام نگاه میکنم میبینم جیش کرده یا پی پی کرده .شوهرم میگه بگیرش ازپوشک میگم آخه وقتی نمیگه من آموزشمو دارم میدم اما واکنشی ندارن اصلنا مدام اطرافیان میگن اعصابم خورد میشه همه میگن بگیر مایک سال ونیم گرفتیم فلان خسته شدم همش میگم نکنه من کم کاری کردم یعنی به نظرتون دیر شده ؟

1403/07/13 23:50

نه نگیر
2سال و نیم و 3 سال میگیرن
این استرسی ک بع بچه وارد میشه باعث میشه آینده عقده ای بار بیاد

1403/07/14 05:09

وقتی آماده نیست نگیر
به اطرافیان گوش نده هر بچه ای فرق داره
حالا شوهر من میگه ولش کن وقتش برسه خودش میگه
پسر منم همکاری نمیکنه اصلا

1403/07/14 07:14

#عوارض_دیر_خوابیدن_کودکان

🔻کاهش آمادگی جسمی و مغزی
🔻پوکی استخوان در دختران
🔻تجمع مواد سمی در بدن
🔻کاهش میزان یادگیری
🔻کاهش رشد قدی
🔻افسردگی
🔻بدغذایی
🔻چاقی

@ramz_va_raz_tandorosti🍀

1403/07/14 08:00

سلام
برای بچه هفت ساله چند ساعت خواب در شبانه روز کافیه کسی میدونه دکتر گفته باشد
غیر از گوگل

1403/07/14 08:07