🌱چله دعای معراج🌱

38 عضو

کد 15✅

1403/10/01 16:49

مامان مغز بادوم مبارک باشه عزیزم خیلی خوشحال شدم انشالله نه ماه را به راحتی بگذرونی عزیزم

1403/10/01 16:51

الهی شکر الهی شکر انشالله بسلامتی نی نی تو صحیح سالم بغل بگیری انشالله نصیب بقیه همه چشم انتظارا خیلی خوشحال شدم بهت

1403/10/01 16:57

ممنون عزیزدلم سلامت باشی انشاءالله

1403/10/01 17:02

ممنون گلم انشاءالله
الهی امین

1403/10/01 17:02

اصلا بخدا دعات کردم گفتم خدایا ای مامان مغز بادومم باردار بشه بهتم تو گروه کفتم گفتی 4 تا فلکول خوب داشتم گفتم خو گرفت مطمعن بودم

1403/10/01 17:12

خدایاشکرت خدایا هزاران هزار بار شکرت الهی همه طعم مادر شدن و بچشن منم 10 روز دیگ بچمو سالم صالح بغل بگیرم صدا جیغ و سر و صداش تو خونمون بپیچه از تنهایی در بیایم بعد این همه سال

1403/10/01 17:13

من چهارشنب میرم مطب ایشالله نعمتی دلش بسوزه برا راه دوریم و اقدر نگرانیم بگ بیا عملت میکنم اگ نکرد دکتر سراغ نداری اصفهان زیر میزی بگیره بیام واقعا نمیتونم بمونم ببینم کی درد طبیعی میگیرم مخصوصا تو ای سرما ماهم ک تو روستایم امکانات نیس بعدم دلم نمیخاد اصلا برم هاجر کشتارگاه

1403/10/01 17:16

فداتشمممممم من 😍❤

1403/10/01 17:18

عزیزدلم واقعا مرسی ازت
بابت دعاهای تک تکتونم ممنون ازتون

1403/10/01 17:26

الهی آمین
عزیزم چه لذتی داره این انتظاره بغل گرفتن انشاءالله تک تک بچه ها حسش کنن
توراخدا برام دعا کن نه ماه را بسلامتی بگذرونم

1403/10/01 17:27

انشاءالله عزیزم انشاءالله بری و مستقیم بگه برو برا زایمان
چرا بخدا انصاری که چندوفت پیش بهت گفتم خیلی خوبه به چون و چرا قبول میکنه برا سزارین

1403/10/01 17:29

نشی که عزیزی ❤❤

1403/10/01 17:29

مبارکه بارداری سالمی داشته باشی و بسلامت بغلش کنی

1403/10/01 17:45

بوه ها ببخشید که گروه را امروز شلوغش کردم
اما خوب چندتا از دوستان پرسیدن مشکلم وی بود چندسال اقدام بودن وچه داروهایی استفاده کردم گفتم یه توضیح کلی از اولش تا الان بهتون بدم ببینید چقدر راها رفتم چقدر ناامیدم کردن چه قدر دلم شکست اما بازم از رحمت خدا ناامید نشدم و پر قدرت تر ادامه دادم
دوستان من الان هفت ساله اقدامم یکسال اول که گفتن موردی نداره نیاز به دارو نداری تا یکسال همینجور اقدام کن اگه نشد بعد تخت نظر باش
بعد یکسال من درمان را شروع کردم
و هر ماه داروهای محرک به من میدادن استفاده میکردم میرفتم سونو کلی هم فولیکول های عالی داشتم اما هر ماه منفی هر ماه منفی
و واقعا اون موقع من نمیدونستم که اون دکترا دارن چه بلایی به سر من میارن و هر دفعه این همه تخمک بالغ از بین میرفت یعنی چی
خلاصه تو یکسال من دوتا دکتر عوض کردم اما پیش هیچکدوم نتیجه نگرفتم
خلاصه ناامید شدم درمان را رها کردم
بعد از کلی پرس و جو تحقیق قرار شد بریم پیش یه دکتر دیگه

1403/10/01 17:52

وقتی رفتم پیش این دکتر بعد از کلی ازمایش و سونو و چیزی بهم گفت که اصلا تصورش برام غیر ممکن بود یعنی با این حرفش بخدا دنیا تو سرم خراب شد
دکتر در اومد بهم گفت تو این یکسال چی بر سر خودت اوردی گفتم چطور گفت بس که محرک استفاده کردی بس مه هر ماه تخمک های بی هوده را الکی از دست دادی ذخیره تخمدانت به شدت پایین اومده و بعید میدونم که حتی با ای وی اف هم بتونی جواب بگیری و بهم گفت تو باید تخنک اهدایی بگیری
یعنی باورتون نمیشه بخدا همونجا زار زار گریه میکردم
میگفتم اخه من 22 ساله باید برم تو فکر تخمک اهدایی
خلاصه چند ماهیییی طول کشید تا با این موضوع کنار بیام چون واقعا هضمش واسم سنگین بود خلاصه هر جور بود راضی شدیم و افتادیم دنبال گیرنده تخمک

1403/10/01 17:59

عزیزم خداروشکر خیلی خیلی خیلی خوشحال شدم برات انشالله بسلامتی میاد بغلت بسلامتی نه ماه بارداری رو طی می‌کنی تبریک میگم بهت مامان خانوم

1403/10/01 18:02

من با تک تک سلول هام درکت میکنم خیلی سختههه

1403/10/01 18:05

کد 4خوانده شد ✅

1403/10/01 18:05

خدا شاهده شاید باورتون نشه اما ما پنج تا گیرنده تخنک بردیم مرکز هر دفعه که هر کدوما میبردیم تایید نمیشد تازه با وجود داشتن بوه ها و سالم بودن و خلاصه اصلا یه چیز غیر قابل توصیفی بود این تایید نمیشد بعدی اون تایید نمیشد بعدی خلاصه چندماه درگیر همین تایید شدن دهنده تخمک بودیم اما هر دفعه اینا را رد میکردن و میگفتن نه اینا تایید نمیشن بخدا یه روز همونجا تو مرکز نشستم گریه کردم هر چقدر همسرم باهام صحبت میکرد ارومم کنه اروم نمیشدم میگفتم اون چندسال که نشد اومدیم اینجا اینم که گفت نمیشه باید اهدایی بگیرید کلی زمان گذست تا با این موضوع کنار لیام پس چرا حالا هر کیا میارم برا اهدا قبولش نمیکنن
چنان گریه ای مبکردم و اسک میرختم که نگو
یه دفعه جلو در مرکز نمیدونم واقعا اون خانم کی بود از کجا اومد و چی سد که فقط دیدم بهم گفت چراغ فلان دکترا نمیری من شنیدم کارش حرف نداره
من وسط گریه هام خندم گرفت گفتم این دکترا با این همه دبدبه کبکبه نتونستن برام کاری کنن الان اون میتونی برام چیکار کنه
به شوهرم گفت بخدا برید اونجا الان ناراحته خانومت یه بارم شده برید
خلاصه وقتی داشتیم تو را میومدیم همسرم گفت میخوای بریم همونجا که اون خانومه گفت گفتم من دیگه دکتر نمیرم خدا منا دوستن نداره خدا صدام را نمیشنوه این وسط مسطا کلی هم فوش و ناسزا به دکترا😂😂

1403/10/01 18:07

عزیزم خیلی سخته می‌دونم چی میگی آدم مگه چقدر توان داره خوب خسته شدن ام گاهی حقشه

1403/10/01 18:10

سرتونن درد اوردم باید ببخشید
😂😂
اقا تو همین حین گریه و زاری من و یه دفعه دیدم جلو همون مرکزی که اون خانومه میگفت خلاصه رفتیم و نحوه نوبت و اینا را پرسیدیم
یکی دو هفته فکر کنم گذشت من که پریود شدم رفتم پیشش خداشاهده وقتی براش توضیح دادم چقدر دکتر مهربون و دلسوزی بود گفت خوب بزار یونو کنم ببینم
بخدا قسم وقتی سونو کرد گفت کی بهت گفته تو باید اهدایی بگیری
کی همچین حرفی زده
من قبول دارم اره ذخیرت بعد اون همه مخرک خیلی پایین اومده اما من بهت قول میدم از خودت تخمک بگیرم و احتیاجی هم به اهدایی نباشه
یعنی بخدا اونجا بود که فهمید دلیل این که ما پنج تا اهدا کننده اونم سالم اونم با وجود بچه میبردیم و تایید نمیشد همین بود یعنی واقعا بعضی جاها قشنگ حکمت و معجزات خدا را متوجه میشی که چطور هواتا داره

1403/10/01 18:14

خلاصه رفتم تو سیکل تخمک کشی و پانکچر شدم و منی که بهم گفته بودن تو باید اهدایی بگیری 8 تا تخمک ازم گرفتن
که از این هشت تا 6 تاش جنین شد
یکی از جنین ها قبل از فریز تو دستگاه کشت از بین رفت شدن پنج تا و 5 تا جنین برام فریز شد

1403/10/01 18:17

وما چقدر خوشحال بچدیم و چقدر خداراشکر میکردم که اون خانومه ما را دید و این دکترا معرفی کرد و من تونستم از تخمک خودم استفاده کنم واسه ای وی اف
من جسارت نمیکنم اهدایی بد نیست اما واقعا تو اون سن کم واقعا برام یه چیز غیر قابل تحملی بود
وگرنه اینم یه نوع درمانه و خیلی ها حداراشکر با این روش نتیجه گرفتن

1403/10/01 18:20

کد 5 خوانده شد

1403/10/01 18:24