از جایی که یادمه همیشه خانوادم کاراشو و مسعولیتاشون رو مینداختن گردن من بچه اولم
واقعا خستم دیگه نمیدونم چه درست چی غلط
1403/01/22 23:59
//= $member_avatar ?>
به نظرمن که خوب کاری کردی اگه اتفاقی پیش بیاد همه تو رو مسئول ميدونند
ولی یه کاری کن که از دلش با یه چیز دیگه دربیاری نذار این چیزا فاصله و ناراحتی بینتون بندازه
1403/01/23 00:07
//= $member_avatar ?>
دقیقا از همین ترسیدم تشکر نمیکنن ولی خدا نکرده یه چیزی بشه من مسعول میدونن😞 هر چی باهاش حرف زدم دیرم قهره بچه نیست ک واقعا چقدر احساس تنهایی میکنم
1403/01/23 00:08
//= $member_avatar ?>
شنیدم برای پوست خوبه گفتم بخورم
1403/01/23 01:13
//= $member_avatar ?>
شما چند سالتونه؟معمولا جوونای این سن و سال خودشونو خیلی بزرگ و زرنگ میدونن که از پس همه چی برمیان ناراحت میشن
1403/01/23 01:14
//= $member_avatar ?>
ینی الان خواهرت تنها تو خونس؟اگه دوستاش قابل اعتمادن میشناسی بنظره من عیب نداره ولی باز مهم خانوادشن که چه تصمیمی بگیرن من خودم با این موقعیتم بابام نمیزاره تنها برم بیرون😐میگه خودم ببرمت و بیارمت
1403/01/23 01:15
//= $member_avatar ?>
نه کار خوبی کردی
1403/01/23 01:56
//= $member_avatar ?>
خب بگو حتما باید شب بری در طول روز برو یا زنگ بزن به مامان اجازه بگیر
1403/01/23 01:57
//= $member_avatar ?>
نمیشناسمشون
الانم قهره
1403/01/23 11:25
//= $member_avatar ?>
20
1403/01/23 11:25
//= $member_avatar ?>
گوش نمیده دیگه اصلا فقط شده استرس برام😔همیشه خانوادم همه ی کاراشونو میزارن گردن من انگار وظیفه چقدر دلم گرفته ....
1403/01/23 11:26
//= $member_avatar ?>
بگو به مامان اینا میگم
1403/01/23 12:58
//= $member_avatar ?>
بیکاری برای خودت شر درست میکنی اینبار خواستن جایی برن بگو به امید من نذارید