من اخه اصلاا اهل این چیزا نبودم خونه مادرشوهرم جاریم وبرادرشوهرم عقدکردن 9ساله ...پیش هم میخابن من بدم میاد ازاینکه لنگاشون ومیندازن روهم من همیشه بچم ومیزاشتم وسط خودمون میگفتم زشته بعد نصفه شب شوهرم جاش وعوض میکرد می اومد بقلم میخابید میگفتم زشته سرسفره هم میگفتم یعنی چی انقدبه هم میچسبن ولی الان خودم توقعم شده بود ...حالا ازاون لحظه شوهرم هرجامیریم سرسفره میادبقلم میشینه 😂😂
1403/09/12 15:24