مامانای شهریور و مهر403

36 عضو

پوستو میکشه بخیه میکنه دیگه

1403/05/13 16:53

چرا دیگه ولی خیلی چموشه 😅رفته انگار اینم یلد گرفته خیلی دکتر خوبیه یذره پولکیه ولی خیلی کار بلده ما اینقدر از کارش راضی بودیم مادر شوهرم پیش این هم فتق و ابدو کرد گفت خیالم از کارش راحته

1403/05/13 18:12

تقریبا همه تویه رنج هستیم چندتامون

1403/05/13 20:17

اخه نمیخابه چراپس

1403/05/13 23:57

خوب شکررخدا

1403/05/14 10:58

سشوارمو باشونه تنیزمیکنم ازاین شونه دنده ایا

1403/05/14 16:49

بخاطر معاینس

1403/05/14 17:16

خدایی خونه چه قدتمیزبود ...حالا اینجاکه من نشستم مستاجره باید یه ماه بسابه😂😂

1403/05/14 21:55

خودتو اذیت نکن.ارزش نداره..اینهمه سختی کشیدی بخاطر کارخونه خودتو نی نی رو ازارواذیت نکن

1403/05/15 11:06

شربت درست كن بخور.خنك و شيرين باشه قشنگ. دراز بكش يكم خودت به شكمت ضربه بزن ببين تكون ميخوره يا نه

1403/05/15 11:08

مرسی عزیزم

1403/05/15 17:46

تا میخوای فکر بد کنی حواستو پرت کن نفس عمیق بکش بیخیال شو یجوری خودت حال خودتو خوب کن

1403/05/15 18:04

یادمه وقتی همسرم فهمید بایه پسره چت میکنم گوشیم وازم گرفت همون لحظه پسره پیام داد که چه طوری این دوروزه که شوهرت خونس بهت پیام ندم من دق میکنم بدون تو نمیخام یه لحطه ام ازت بی خبرباشم ....اگرمن این جیزاروخونده بودم که تاالان معلوم نیس چی به سرم اومده بود

1403/05/15 18:05

شب شمام بخیر

1403/05/15 23:11

آره بابا چه کاریه رو سرمون که نشستن

1403/05/16 12:47

عفونت ادراری. سونو هم گفت برم که هفته دیگه نوبتمه.

1403/05/16 16:33

بچه هایی که تهرانن سرویس تخت و کمد رو برم کجا همون عبدل اباد؟پولمم کمه کلن 100ت دارم کل سیسمونیو باید باهاش بخرم همه چی😫

1403/05/16 18:05

آخه بچه اوله دلم میخواد همه چی بخرم واسش تو دلم میمونه واقعا

1403/05/16 18:11

تو استخون لگن جایی که وصل رون میشه سمت جلو نه پشت
پهلو رو برو پایین استخون پایینیش

1403/05/17 04:30

چون خواهرشوهرمم مثل منه نگفته
چندباریم پرسیدن ازش گفته معلوم نیس

1403/05/17 09:39

بدترین درد بارداریه موقع پهلو به پهلو شدن

1403/05/17 10:12

بچم ام امروز که من خابیدم نشست ی گوشه با اسلایم بازی کردن 😢

1403/05/17 15:51

حالا من با این جاریمم درددل کردم
کلا جاریمم زیاد باهاشون اوکی نیس ولی شمشیرش از رو بسته
میگم نکنه بره بگه
داشت از خواهرشوهر گله میکرد که خبرامو میبره بحث میشه
منم کوچولو غیبتشو کردم

1403/05/17 16:48

ای جانم چشمم اشکی شد

مرسی از این همه لطفت

حتما حتما اگه لایق باشم امشب سر نمازم دعات میکنم ک رابطتون از قبل هم بهتر و بهتر بشه
امشب شب شهادت حضرت رقیه هم هست

1403/05/17 17:07

اتفاقا اون خانمه که توگروه اینجوری شد براشوهرم تعریف میکردم میگفت اشتباه کرده اون شرایطش فرق داشته بایدبه فکربارداری وبچه میبومد اون مرده بی وجودبوده که تواین شرایط چنین کاری کرده بازنش ....اصلاا همسرم اینجوری که شدقسم خورد بایدخیلی بی وجود باشم الان بخام باهات این کاروبکنم ....اصلاا نمیدونم قضیه چی بوده درچه حدبوده مال چه زمانی بوده ایناهمه فکرم ودرگیرمیکنه ...اگربه نطرم شوهرم قشنگ بشینه برام تعریف کنه به خدا اصلاا میبخشم وکامل فراموشش میکنم موضوع و میگم بلاخره انسان جایزالخطاس ولی همین که همش میگه هیجی نبوده بیشترفکرم وخراب میکنه

1403/05/17 18:44