اعصابمم خیلی خرابه.
دیشب مامانم زنگ زد گفت خاله کوچیکه ام سینه اشو عمل کرده.سرطان داره
فقط دکتر گفته شانس آوردی که زود فهمیدی وگرنه غدد لنفاوی رو درگیر میکرد و دیگه نمیشد جراحی کرد😭
1403/09/17 23:51
//= $member_avatar ?>
من همیشه بمحض پریودیم دردم بهتر میشد خونریزی کم داشتم الان زیاده ولی دردم خیلیه فکر کن امروز روز اول پریودم بوده الان 3تا نوار مونده
1403/09/17 23:52
//= $member_avatar ?>
الانم باید بره پرتو درمانی
تازه یک سال و سه ماهه که دایی بزرگم سرطان پانکراس داشت فوت کرد
اونیکی داییم هم دیابت داره یک ماهه تازه که پاشو از زیر زانو قطع کردن😔
1403/09/17 23:53
//= $member_avatar ?>
وای من چقدددددر انرژی منفی دارم
حالم بد شد🚶🚶
1403/09/17 23:54
//= $member_avatar ?>
ای بابا خدارحمت کنه داییتو
1403/09/17 23:54
//= $member_avatar ?>
آره کیست خیلی سخته
مامان منم داشت.خونریزی ها و درد های شدیییید و سیکل های خییلی کوتاه
1403/09/17 23:54
//= $member_avatar ?>
سلامت باشی عزیزم
1403/09/17 23:55
//= $member_avatar ?>
انشاالله برای خالت خوشخیم باشه
1403/09/17 23:55
//= $member_avatar ?>
ان شاءالله
1403/09/17 23:55
//= $member_avatar ?>
ماهم سرطانی زیاد داشتیم متاسفانه البته بدخیم بودنو ازنوع تهاجمی
1403/09/17 23:55
//= $member_avatar ?>
انشاالله خدا شفای عاجل بده به خالت بسپار بخدا
1403/09/17 23:56
//= $member_avatar ?>
خالم باید چند روز دیگه بره دوباره که تشخیص بدن بافت تهاجمی داره یا نه
1403/09/17 23:56
//= $member_avatar ?>
همون زود فهمیدنو عمل کردنش باز جای امیدواری داره
1403/09/17 23:57
//= $member_avatar ?>
ممنون عزیزم
ان شاءالله
1403/09/17 23:57
//= $member_avatar ?>
آره خیییلی
دکتر بهش گفته برو ببین کجا کار خیر کردی که توی این مرحله فهمیدی
1403/09/17 23:57
//= $member_avatar ?>
فردا میخوای بری مشهد از امام رضا بخواه
1403/09/17 23:57
//= $member_avatar ?>
قربونش برم
واقعا تو بدترین وضعیت ممکنم هستم و خودش میدونه کی بطلبه که از همه وقت بیشتر بهش احتیاج دارم
1403/09/17 23:58
//= $member_avatar ?>
ببخشید من اصلا آدم غرغرویی نیستم.ولی این مدت انقدر اوضاع خراب بوده که اینجا هی اومدم خودمو تخلیه کردم.واقعا معذرت میخوام
1403/09/17 23:59
//= $member_avatar ?>
منم یه گروه آی وی اف بودم اصلا طاقت نیاوردم اومدم بیرون
اعصابم بهم میریخت
مخصوصا که یه اشاره ای به شوهرم کردم گفتم اگه نشه باید بریم آی وی اف ،گفت اصلا حرفشو نزن.طبیعی شد شد.نشد نمیخوام همسن یکی بسه😭
1403/09/18 08:19
//= $member_avatar ?>
منم 40💃💃💃
1403/09/18 08:22
//= $member_avatar ?>
😂😂😂😂
وای این خیییییییلی خوب بود
مخصوصا کامنتا
1403/09/18 08:22
//= $member_avatar ?>
نه من زیاد میرم
خیلی وقتا شام پختم ، شوهرم از سر کار میاد میگم بردارم بریم خونه مامانت بخوریم
یا همینجوری میریم اونجا یه چیزی سرهم میکنیم
خیلی وقتا هم دعوت میکنه
1403/09/18 08:23
//= $member_avatar ?>
ما از ساعت 7 تو راهیم🚶🚶🚶
1403/09/18 08:25
//= $member_avatar ?>
کجا بسلامتی
1403/09/18 08:35
//= $member_avatar ?>
گروه روبیکا داریم هرکی میاد ویس باید بده فعال باشه ن هفته ی باد بیار