اقدام بازی🙈🙉🙊

211 عضو

شیر برنج ک نه . کتلت بده

1403/09/21 20:32

منکه نبات کلا تو داشبورد ماشین از این شاخه ای بسته بندی ها گذاشتم

1403/09/21 20:40

خودمم تصمیمم همین مانتوست
آخه کت پوشیدم دیدم جلوش خیلی کوتاهه با چادر ساده اصلا خوشم نمیاد
چادر قجری هم مشهد برده بودم کثیفه
مجبورم همینو بپوشم

1403/09/22 17:19

لامصب اینکه که بابامم میره سرکار ن بابا داداشم فقط زمستون هستن که اونم برف اینا هس

1403/09/23 11:18

آخه تبریزم بزرگه ن من تو اراکم نیستم تو یکی از شهرتاناشم اراک بودیم خو بزرگه خودش میگه اگه اراک بودیم اونجا لخت ولت میکرد چون کسی کسی نمیشناسه اینجا چو همه آشنات منم گفتم زن باید لباسش بلند باشه سرسنگین باشه تو یکم کوتا بپوشی میگن زن فلانی چطوره بعدشم همه شوهرم میشناسن بخاطر اینکه مغازه دخانیات داره ویزیتور هس

1403/09/23 11:21

ایشالا که اینجوری هم بشه منم شوهرم عفونک‌گرفته خدا کنه این ماه بتونیم اقدام کنیم

1403/09/24 14:51

عصرتون بخیر

1403/09/24 18:04

مامان بهار خانوم ببین

1403/09/24 18:21

منم خالم و دختر عموم حاملس طرف شوهرمم حامله داریم😆

1403/09/25 22:50

وای من دفعه قبل وقتی حدودا 7 ، 8 ماه اقدام بودم ،نمیشد
اصلا حالم دست خودم نبود.خیلی گرفته بودم
بعد یهو خواهرشوهرم گفت حامله ست.اونم تا 6 ماه نگفته بود.بعد از شش ماه گفت حامله ام..بچه چهارمش رو ....
بعد میگفت کلا هر چهارتا بچه هاشو همون اقدام اول حامله میشه.اینم همینطور.تا جایی که نه بیبی چک زده نه آزمایش.هیچی.گفت مطمئن بودم حامله ام دیگه
منو میگی...خییییلی گریه کردم.اصلا خیلی بهم ریخته بودم واقعا.شبی هم که زایمان کرد ما خونشون پیش بچه های دیگه اش بودیم...همونجا با شوهرم یه دعوای بدی کردم و سه نصف شب از خونه اشون زدم بیرون گفتم طلاق😎

1403/09/25 23:27

آخه عزیزم منم 1401ازدواج کردیم خب تا یکسال که گفتیم بچه فعلا نمی‌خوایم منم اوکی بودم ولی سال دوم من دلم میخواست بچه همسرم نمی‌خواست می‌گفت زوده فعلا بعد من سر این موضوع کلا حرف میشنیدم همه بهم میگفتن حامله نشدی باردار. نیستی از مادر شوهرم میپرسیدن عروست باردار نیست بیشتر اعصابم خورد میشد بعد هرسری دعوا میکردم باهاش که چرا بچه نمی‌خوای می‌گفت وضعم خوب بشه و فلان ولی خب وضعشم از بقیه اطرافیانش بهتره منم بیشتر اعصبانی میشدم که چرا مخالفه تا اینکه چند وقت بیخیال شدم دیدم خودش راضی شده

1403/09/25 23:49

منم خالم و دختر عموم حاملس طرف شوهرمم حامله داریم😆

1403/09/25 22:50

وای من دفعه قبل وقتی حدودا 7 ، 8 ماه اقدام بودم ،نمیشد
اصلا حالم دست خودم نبود.خیلی گرفته بودم
بعد یهو خواهرشوهرم گفت حامله ست.اونم تا 6 ماه نگفته بود.بعد از شش ماه گفت حامله ام..بچه چهارمش رو ....
بعد میگفت کلا هر چهارتا بچه هاشو همون اقدام اول حامله میشه.اینم همینطور.تا جایی که نه بیبی چک زده نه آزمایش.هیچی.گفت مطمئن بودم حامله ام دیگه
منو میگی...خییییلی گریه کردم.اصلا خیلی بهم ریخته بودم واقعا.شبی هم که زایمان کرد ما خونشون پیش بچه های دیگه اش بودیم...همونجا با شوهرم یه دعوای بدی کردم و سه نصف شب از خونه اشون زدم بیرون گفتم طلاق😎

1403/09/25 23:27

آخه عزیزم منم 1401ازدواج کردیم خب تا یکسال که گفتیم بچه فعلا نمی‌خوایم منم اوکی بودم ولی سال دوم من دلم میخواست بچه همسرم نمی‌خواست می‌گفت زوده فعلا بعد من سر این موضوع کلا حرف میشنیدم همه بهم میگفتن حامله نشدی باردار. نیستی از مادر شوهرم میپرسیدن عروست باردار نیست بیشتر اعصابم خورد میشد بعد هرسری دعوا میکردم باهاش که چرا بچه نمی‌خوای می‌گفت وضعم خوب بشه و فلان ولی خب وضعشم از بقیه اطرافیانش بهتره منم بیشتر اعصبانی میشدم که چرا مخالفه تا اینکه چند وقت بیخیال شدم دیدم خودش راضی شده

1403/09/25 23:49

چشم
خدا کنه نزنه تو حالم

1403/09/26 22:23

و به پهلوی چپم دراز بکشین بهتره .خونرسانی به رحم بهتره

1403/09/27 15:55

ای بابا بازم عکس نمیاد که

1403/09/28 09:54

ان شاءالله آرزوهاتون یکی یکی محقق بشه و خیرتون خواست دلتون باشه

1403/09/28 10:17

وای دیشب با یه پوآرو بازی ای رفتم بی بی چک گرفتم‌
به شوهرم گفته بودم پریود شدم.دیگه اولی خراب بود مجبور شدم شب برم بگیرم.بهش گفتم به نوار بهداشتی حساسیت دارم ،باید یکی دیگه بگیرم.میدونستم هرکاریش کنم خجالت میکشه خودش نمیره بگیره.خودم باید برم.دیگه منو جلوی داروخونه پیاده کرد.منم پول نقد برداشته بودم که نخوام کارت بکشم پیام بره...بعد گرفتم اومدم.گفتم ازاون پد نداشت😂
گیر داد برم یه داروخونه دیگه.گفتم نه ولش کن

1403/09/28 10:27

حس کردم تف زده چندم شد 😂😂😂

1403/09/30 14:11

بلع

1403/09/30 14:16

😂

1403/09/30 14:21

باشه گلم

1403/09/30 14:32

پس داغونش کردی 😂😂 سردت نیست

1403/09/30 14:53

اه

1403/09/30 16:18