خیلی علاقه داشتم بابام حیف کرد

مث بابای من منم خیلی دوست داشتم ولی نزاشتن

یه سال صندوق داری کار کردم همه ی چیزایی ک ب سیستمم مربوط میشد من یاد گرفته بودم تو یه سال مسئول کردنم

ولی داداش وسطیم که 20 سالشه قمه میره داشنگاه معلم زبان

حیف

کار خوبی میکنه

دیگه نزاشت بابات لابد

داداش منم میگه میخوام معلم شم به بابام گفتم حق نداری تو ازت چیزی بخواییا هی تشویقش میکنم ک باید درساتو خوب بخونی قراره معلم شی توام اینارو ب دانش اموزات یاد بدی انقد حال میکنه ها😂😂😂

نه دیگ یه سال بود عروسی کرده بودم خیلی اذیت شدم شوهرم گفت بمون خونه

آره اون رفت اونم خیلی علاقه داشت بره به تجربی که داداشم نزاشت گفت خیلی سخته فلانه اونم اینو انتخاب کردم معم زبان اینگلیسی خاست بخونه که تو دانشگاه تهران قوب شد رتبه زیر 1000 آورد که دوباره رفت با اون رتبه به عربی

شوهرمم لیسانس مکانیک داره چ فایده مدرکش مونده ...

داداش کوچیکه من میگه میخام فوتبالیست بشم😂😂

برا منم کامپیتر داره ولی خو چه فایده به قول خودو

😂😂😂😂

الکی رفتن دنبال شغل ازاد

آره سرکار رفتن خوبه من خیلی دلم میخاد که شوهرم نمیزاره میگه تو نمیخاد بری سرکار تو خونه بمون ولی خودم علاقه دارم

خونه مادرشوهر

دیگه تو روستا هم نیستم از وقتی عروسی کردم اومدم ی شهر

داییش رئیس بیمه س امروز گفته ک یه بیمه استخدام داره سایت ثبت نام کن الان دیدم همه رشته ها هستن جز رشته این.... گفتم اینم از شانس ماس

آره والا مکانیکی خیلی خوبه شوهر خاهر شوهرم میکانیکه میدونی چقد درآمد داره

برا من که مغازه دخانیات داره و نمایدشه ولی خو اون بهتر از این بود

حالا سارا کار کنی خودت طعم پول داشتنو بچشی خیییییلی سخته بعدش

من از موقع دانشجوییم کار کردم

خوبه باز منم شامو گذاشتم شوهرم زنگ زده میاد برم آماده کنم

بهترین لباسارو‌میخریدم
بهترین لوازم ارایش