یه چیزی شد به هیچکس نگفتم ولی دلم داره میترکه.
آخرین لحظه که احساس کردم یه چیزی ازم خارج شد، نگاه کردم دیدم یه تیکه درشت مث پوست بود.سفید
حدس زدم همون بچه ام بود
گذاشتمش توی دستمال و تو پلاستیک
بردم دفنش کردم خودم.گفتم عزیز مامان دیدار به قیامت😭😭😭😭
1403/10/12 23:57