من 35 هفته بودم مادرشوهرم با مادرم سر سیسمونی بحثشون شد
سرچی مامانم خیلیییییی سیسمونی آورد واقعا خیلی همچی پسرم داشت تا لباس شویی دادن مادرشوهرم دوسه تا لباس خریده بود به مامانم میگفت اونارم قاطی سیسمونی خودت کن چون سر جهاز م مامانم اخلاقشو میدونس نذاشت اون خریدارشو قاطی کنه اگه میزاشت میگف به همه لباس های یعالمه خریدم اون جمع میبنده
دیگه مادرشوهرم و خواهرشوهرم انقد گقتن گفتن شوهرم وایساده بود همین جوری نگا می‌کرد منم 16 سالم بود فقط بلد بودم گریه کنم انقد توهین کردن به بابام و مامانم بقران انقد ریختم تو خودم پسرم 35 هفته بدنیا امد همون روزی بحثث کردن اصلا یادم نمیره خداروشکر پسرم سالم بود وگرنه میکشدمشون

بخاطر اون میگم مائده ول کن هیچی ارزش ناراحتی نداره خواهر

وای 🥲🥲🥲🥲

چرا توهین جای تشکرشونه؟

😔😔

آره بخدا هرچی از دهن کثیفشون در آمد گفتن

میگفتی *** ها برین ی تیکه بخرین ببینم

منم باهم بودیم همش جلو چشمم بودن انقد اذیتم کردن مادرشوهرم و حلال نمیکنم که

الان جدا شدی ؟

تو جهازم مادرشوهرم بخدا کلا کلا یه تلویزیون و خونمون خیلی بزرگ آشپزخونمون دوتا 9 متری میخواس یکیشو بابام گرف یکیشم اونا قراربود بخرن
هرکی می‌پرسید مادرشوهرم میگف فرشای آشپزخونه و ما خریدیم سه اتاق هس و 4 تا پرده تو خونه میگفت مال خونه رو اونا خریدن مال اتاقارو به پسرم گفتن خریده به من نمیگن بخدا

نه تویه ساختمون هستیم ولی خوردنشون تو خونمون هس

خوردنمون

منم تو ی ساختمون هستیم .خونه ها جدا دیگه

آره

مادرشوهر من زحمت کشید فرش اتاق خواب خرید فقط برای پاتختی

شما چند سالتونه

31

سلامت باشین

منم 21 سالمه

قربونت گلم همچنین

عزیزم تنت سلامت

من 14 سالم بود عروس اینا شدم

فدات شم مرسی

وای چه کوچولو

آره