یه بار من اسکل شدم درخواست یه دعا از اینستاگرام کردم ال بل گفتم آخه اینهمه پول میخوای من چطوری اعتماد کنم بهت گف بخوای میتونم موکلمو بفرستم کنارت آقا من رفتم توشلوار روبرو خونمون عروس داییمه مانتو شلوارمو برداشتم الفرار گفتم بزنگ آژانس من برم خونه مامانم😂😂😂
اومدم خونه موضوع رو ب داداشم و بهنام گفتم مسخرم کردن گفتن بگو موکل بفرسته
بهش گفتم میخوام اعتماد کنم موکل بفرستید گف شب برو جای تاریک آتیش روشن کن فلان جملرو چندبار تکرار کن بعد راه بیفت پشت سرم نگاه نکن باهات حرف میزنن داداشم و بهنام تاریکی رفتن بیرون شهر ال بل انقددددد اومدن مسخرم کردن انقدددد اومدن مسخرم کردن هنوزم هنوزه میگن
طرف میگف نه ترسیدن نرفتن دروغ میگن😂😂
1403/06/05 11:42