گرفتم ولی تو گوشیم نیس

خیلی بد بود

غذا یکم روغنی میشد حالم بد میشد

من شب قبل خواب باید حتما معده ام خالی میشد

یعنی من عذاب دادم دور و بریامو😂

خخخ

من هرچی درست میکردم نمی‌تونستم بخورم شوهرمم میپخت دوسه قاشق بیشتر نمی‌خوردم تا مامانم اومد باز وضعم همون بود دیگه مامانم گفت من نمیتونم بیشتر از این بمونم اون رفت مادر شوهرم اومد اونموقع کم کم اشتهام بهتر شد یکمم رودربایستی داشتم هرچی میپخت می‌خوردم 😂😂😂

مادر شوهرم همون نوزده هفته اینا اومده بود کم کم اشتهام بهتر شد 😬😬😬 در حد معمولی غذا می‌خوردم تازه بعدش من کم کم وزنم داشت به قبل بارداری برمیگشت

منم خونه مادرشوهرم هم که بودم تو رو دروایسی میخوردم

آره بخدا

تازه دکترم به من گفته رحمت جا دوتا ندارع

از کی این علایم برات شروع شد ؟؟

نه من هنوز موندم جواب شوهرمو چی بدم .آخه خانوادم گفتن سیسمونی نمیخریم برات . خانواده شوهرم هم خیلی پایبند این ماجرا هستن که خانواده دختر سیسمونی بده .
ولی پدرم زیر بار نمیره

فکنم آخرش پدرم باید صحبت جدی با شوهرم داشته باشه

چون با خواهرم با هم باردار شدیم شوهرم گفت الان مادرت برامون بخره خواهرت ناراحت میشه من گفتم اونا نمیخرن داشت بحث داغ میشد گفتم چقدر مغزت حقیر اول دعا کن قلب بچت که اینقدر زجر کشیدیم تشکیل بشه بعد جوش سیسمونی بزن دیگه ساکت شد خداروشکر

چیزا واجب و ضروری چی هست ؟؟

خدا کنه من ویار شمارو نگیرم کسی اینقدر ناز منو نمیکشه محبورم هر چی خودم میپزم بخورم

بهترین جا پیش همون مادرشوهراس که خجالت بکشیم بخوریم وگرنه پیش مامان و شوهر و خواهرمون ناز میکنیم اونام ناز می‌کشن لاغر میشیم 😂😂😂😂😂

ببین از هفته شش و هفت دیگه شروع میشه

من فقط وسیله های ضروری رو خریدم
یه چند دست لباس گرفتم
یه گهواره از این ننوها
یه کالسکه
ست لحاف تشک مسافرتی و آغوشی
یه لحاف تشک هم مامانم براش دوخت
همه با هم حدودا دوازده تومن شد

من سه چهار کیلو وزن کم کردم سر این ویار لعنتی

بچا

من دلم درد می‌کنه

فشار زیادی دارم

طبیعیع؟