من که حرف نمیزنم هانی بابچه ها بازی میکرد اومد سمتم این حرف که باز تکرار کرد من فقط گفتم خدابزرگه سرم انداختم پایین رفتم سمت بچه ها....کثافتا از سنشون هم خجالت نمیکشن شرم وحیا دیگه وجود نداره تو وجود مرد وزن پیر وجون
1403/02/20 00:21
//= $member_avatar ?>
مریضن
1403/02/20 00:22
//= $member_avatar ?>
وضع مالیش همخوبه سه تا ماشین خاور پارس پیکان بار دم در خونش پارکه😅
1403/02/20 00:23
//= $member_avatar ?>
ای خواهر مگه دست منه هانی بره منم پشتش بدوم😩 قبل از عید هرصبح هانی میبردم دیه الان قاسم عصرا میبرش یه امروزی گفتم خودم ببرمش قاسم بخوابه که خبرش پیداش شد