من آنقدر درد کشیدم شوهرم کارش امنیتیه باید برم تو روستا ها زندگی کنم

18

اخییی

نذار افکار پوسیدشون رو زندگیت و بچه داریت اثر کنه
حالا یکی یه حرف درست و اصولی بزنه یه چیزی
نه من الحمدالله بهم میگن خودت درس خونده ای بیشتر میدونی نظر هم میدن ولی این جمله هم میگن

من مادر بزرگم یادمه اصلا دخالت نمیکرد خیلی عروس دوس بود برای هر زایمان مامانم سرویس طلا گرفته من دستم پر از طلا کرد

خیلی بچه ام

ایول چ خوب

من همسن تو بودم اولین بچم دنیا اومد انقد حرف شنیدم

آره گوگولی

ولی اینا همش میگن چرا طلا میگیری چرا لباس میگیری چرا درس میخونی

ای خواهر شوهرت پیشت باشه اشکال نداره . مرتیکه هارو با خودشون نیارن . من اوایل شیردهیم عوضیا میپریدن تو اتاق منم سینم از بالا درمیاوردم پیرهن بلند میپوشیدم ده دفعه منو سر لخت و سینه اویزون دیدند .لعنت به ذاتشون

بچم مشکل قلبی داشت برام نموند

چه ادم خوبی بود

مامان بزرگ منم عروس دوسته مادر بزرگ مادریم

واقعا جونش رو جون عروساشه

هیچوقت تو کار زن داییام دخالت نکرد

من خیلی درد کشیدم سگ تو روستا زندگی نمیکنه شوهرم تهرانه یه بار امدن منو تهدید کردن دیگه نمیزارن برم پیش مامان و بابام میترسم سر راه بکشنن

الهی

چرا اخه

هزار تا حرف مفت هم میزنند کثافتا.

انگلا 28,هفته اومدن خونم لش کرده بودند انقدر حرصم دادند دارم فحش میدما‌خواهر
نتونستم استراحت‌کنم دردام شروع شد ده دفعه بیشتر پله های خونمو بالا پایین کردم .


اخرش خبرشون بیاد الهی به شوهرم گفتند زنت رحمش شله

من مادر بزرگم وقتی بابام با مامانم دعوا میکرد آنقدر بابامو دعوا میکرد می‌گفت صبح زنتو بیدار نکن برو سرکار زن همین کافیه غذا و به بچه هات برسع

عجب بابا

روستا چ زندگی دور از خانواده که سخت هست
ولی میدونی باید بتونی مستقل بشی
مرز بندی کنی که به زندگیت دخالت نکنن

کارش اینطوریع

ملیحه خانوم پرستاری؟