The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

مادران اذر 1403

123 عضو

احساس میکنم توهم مث من خییلی سختی کشیدی توزندگیت

1403/04/26 17:49

سلام
هیچکی اندازه من سختی نکشیده
من همین. الانشم دارم سختی میکشم

در ماه یه هفته. 5 روز شوهرم پیشمه

بقیه ش تنهام با یه بچه کوچک

از نظر مردم هم میگن فلانی خوشبحالشه زندگی خوبی داره. شوهرش دکتره و ...
اما بازم خدا رو شکر

میگذره

1403/04/26 17:57

من سنی نداشتم بابام فوت شدپارسال مامانم فوت شدافسردگی شدیدگرفتم همه میگفتن دیوونه شده، خنده بچم خوشحالم نمیکرد،بخاطراسترس شدیدمیکروب معده گرفتم کل متخصصارورفتم تخمدانام روبه تنبلی رفتن، آخری رفتم پیش متخصص مغزواعصاب نوارعصب گرفت گفت دخترم عصب مغزت درحال ازبین رفتنه

1403/04/26 18:06

داری باخودچیکارمیکنی فکم مث سکته ای هامیلرزید،شوهرم میگفت دیوونه شدی محلم نمیداددرحقم خیانت کردچتاشودیدم کتکم زد

1403/04/26 18:07

سرنمازگفتم خدایاکمکم کن دارم دیونه میشم کمکم کن، با،فوت مامانم کناربیام

1403/04/26 18:08

دقیقاوقتی دکترگفت تنبلی تخمدان گرفتی من ماه بعدبدون داروحامله شدم استرس وافسردگی همه رفتن

1403/04/26 18:08

فقط روزایی که کشیدم خدا،نصیب هیچ *** نکنه

1403/04/26 18:09

من بی نهاااایت وابسته مامانم بودم خیییلی، همش گریه میکردم میگفتم

1403/04/26 18:09

دربزنن

1403/04/26 18:09

دربازکنم مامانم پشت دره بگه شوخی بودمن نمردم

1403/04/26 18:10

آلانم خییلی پسرمودوسدارم آزوقتی روش حامله شدم برگشتم به زندگیم

1403/04/26 18:10

الهی بمیرم برات دلت

1403/04/26 18:10

خدا رو شکر

1403/04/26 18:10

من نمی‌دونم چرا احساس میکنم نمیتونم باز مادر شم خل شدم

1403/04/26 18:11

خدانکنه عزیزم

1403/04/26 18:13

ن اینونگو

1403/04/26 18:13

آزوقتی افسردگی واسترس گرفتم کل مریضیاروگرفتم همه متخصصارورفتم چقدرپول خرج کردم چقدرداروخوردم، آلانم کافیه بترسم سریع استرس میگیرم، ن آرایشگاه میرفتم ن بازار،هرکی میومدخونمون شوهرم میگفت مث پیذزناشده بسکه گریه میکردم صورتم چروک میفتاد،الان خداروهزارمرتبه شکر،حامله شدم خوب شدم

1403/04/26 18:15

عزیزم میفهممت منم داغ عزیزدیدم خیلی سخته خدا سرهیچکس نیاره بداز دوسال هنوز نتونستم کناربیام شب و روزم شده گریه همش جلوی چشمن ی لحظه بعضی وقتا یادم میخادبره بخوام بخندم خنده رولبم خشک میشه ...

1403/04/26 18:35

خییلی، ولی خوب دکترم گفت رحمت بخودت بیاد،آزاسترس فشارخون بگیری بیچاره شدی بچه هات گناه دارن دوس داری زیردست کسی دیگه برن گفتم ن، آلانم میگم زایمان کنم کی همراهم بمونه دوباره میگم خدابزرگه. چون بخاطراسترس خییلی، سختی کشیدم

1403/04/26 18:38

گفت آگه هرچی شدبیخیال باش خودت گناه داری آزالان خودت داروخورکردی

1403/04/26 18:39

گفت بجاش واسه مامانت فاتحه بخون

1403/04/26 18:39

زندگی با ما نساخت من که افسردگی دارم عصبیم بارداریم حالموبهترنکرد بعضی وقتا میگم چرا باردارشدم یکی دیگه رو بیارم ب این دنیای بی رحم

1403/04/26 18:40

خداروشکر که تونستی کناربیای ولی من نمیتونم شبا یادشون میفتم نصف شب بیدارمیشم خودمومیزنم

1403/04/26 18:42

ن حکمت خدایه، من کم مونده بود،دیونه بشم، آلانم میگم خدایا،خودت مواظب خودم وبچه هام باش

1403/04/26 18:42

آگه ناراحت نمیشی میشه بگی کی رو،ازدست دادی

1403/04/26 18:42