👩‍❤️‍👩 خواهرای با حال 👩‍❤️‍👩

103 عضو

والا

1403/08/03 23:16

منم میگم کاش همون موقع خونه جدا می‌گرفتم مستاجر میشدم بهتر بود

1403/08/03 23:17

چون شناختمشون
ببین من با اینکه یکم ازشون دورم و فاصله دارم رو عصابمن
ببین اگه ی جا بودیم چی میشد
بعد تو همین هفته ای ی بار دوبار بازدید ها ب حدی فشار عصبی رومه ها
دیگه باهاشون بودم الان فکر کنم دومین یا سومین سالگردم بود🥀🖤😂

1403/08/03 23:18

مستاجری خیلی سخته ولی از اینکه با خونواده شوهر ی جا باشی
با کلی دنگ و فنگ خیلی بهتره

1403/08/03 23:18

آخ خیلی بده خیلی😟منم انقد حرص خوردما انقد روزای اول عروسی گریه میکردم اذیت میشدم از حرفا و دخالت هاشون تو همه چی....

1403/08/03 23:19

حالا تند تند نمیرم خونشون هفته ای ی بار

1403/08/03 23:19

آره

1403/08/03 23:19

دور از جونت

1403/08/03 23:19

همه خونواده شوهرا همینن
یکی بیشتر یکی کمتر
نم نم آدم عادت میکنه و پوست کلفت تر میشه نسبت ب این چیزا
من اوایل ی سره زیر سرم بودم
یا کارم ب نوار قلب چیز میکشید
الانم ناراحت میشما ولی همون لحظه اس
من شوهرمم آدم نیس بدبختی

1403/08/03 23:20

خوب میکنی
همیشه مرز هایی بزار برا خودت
هرجور رفتار کنی همونجور عادت میکنن
ی بار خوب باشی ی بار بد میگن مودیه

1403/08/03 23:21

آره دقیقا
منم جدیدا دیگ بیخیال شدم زیاد حرص نمیخورم چون فقط خودمم ک نابود میشم از حرص و ناراحتی

1403/08/03 23:21

والا حقیقته
ولی دیگه شده دیگه
من ک از ازدواجم کلا پشیمونم

1403/08/03 23:21

ای بابا چرا اخه

1403/08/03 23:22

من شوهرم خوبه بد نیست

1403/08/03 23:22

ولی خب بحثی چیزی بشه همیشه هوای خانواده شو داره😕

1403/08/03 23:22

باید بیخیال باشی و در عین حال جوابشونو بدی
من اشتباهی ک کردم همیشه سکوت کردم در برابر حرف و رفتاراشون
الانم ادامه داره کار و بارشون

1403/08/03 23:22

مادر شوهر

1403/08/03 23:22

اره خیلی

1403/08/03 23:22

😘😘😘

1403/08/03 23:23

جوراب بپوش

1403/08/03 23:23

آره چون فهمیدم اگ بهشون رو بدم سوارم میشن😑

1403/08/03 23:23

اها

1403/08/03 23:23

خداروشکر

1403/08/03 23:23

اوا تو هر روز مادر شوهر تو میبینی

1403/08/03 23:23

سنش هم کمه
کلا کم سن بود ک نامزد چیز کردیم
هیچی بارش نیس والا
اینقدر دق میده

1403/08/03 23:23