دیشب کوروش جا ننم خوابید
بعد ساعت 3 بابام اومد اتاق بیدارم کرد ککفت بچه هلاک از گریه
رفتم اتاق مامانم دیدم ی ججوری کوروش عربده میزننه خودش و میخاد از بغل مامامم پرت کنه پایین
سریع بغلش کردم
ساکت شد🥺تو بغلم خوابید🥺🥺🥺
مامان میگ یهو بیدار شد شروع کرد ب گریه میخاسته بره سمت در اتاق🥺
1403/08/23 15:18