مامانای مشهدی

1667 عضو

یه اتفاقی میخاد بیفته.صدقه بده

1403/07/01 22:21

برای چی هست

1403/07/01 22:24

من آدمی نیستم هیچ وقت نظر بدم رو اسم و وسیله کسی چون سلیقه ها فرق میکنه

ولی خدایی سید هم هست
محمدم ک اول اسمش باید باشه
فقط هرچی میزاری یارا نزار تنگش🙄🙄🙄

1403/07/01 22:50

بگو

1403/07/01 22:54

فردا شب خواهر شوهرمو میخوان عقد کنن صبحم میخوان با خانواده نامزدش برن خرید خانواده شوهرم زنگ زدن به جاریم که اونم باهاشون بره جاریمم گفته که تنهایی نمیام یا به من یا به جاری کوچیکم بگن که ماهم یکیمون باشیم باهاش بعدم خواهر شوهرم به من زنگ زده که ماجرا ازین قراره منم گفتم نمیام چون اول اینا به اون گفتن چون اون گفته اینا به من زنگ زدن منم بد جور حرصم گرفت ازشون
حالا بگین خوب کاری کردم قبول نکردم یا نه.

1403/07/01 22:57

چ خلوته امشب

1403/07/01 23:02

قربونت مرسی از دلداریت

1403/07/01 23:43

همتاکوچیکه‌هنوز

1403/07/01 23:45

یادش بخیر
اگ میرفتم سمت دانشگاه نمیبردم با خودم ینی مرگ‌بود برام 😂

1403/07/02 02:20

خیلی درد دارممممم

1403/07/02 07:04

😅🖐
😟و انگشت هام خیلی درد می‌کنه کلافه ام کرده

1403/07/02 07:31

خیلی کوچولو اونم ن توو لباس زیزم دستمال کشیدم

1403/07/02 09:48

پوست کن برش نازک بزن بزار خشک بشن

1403/07/02 09:52

منم میرم سونو رو ناصر بیاد ببرتم یک قدم نمتونم راه برم
دکتر گف فقط دراز بکش

1403/07/02 09:53

تا اتاق عمل ویار باهاته😅

1403/07/02 10:05

ن بگو

1403/07/02 11:22

خاک به سر من رفتم 17شهریور

1403/07/02 11:58

ها

1403/07/02 12:04

چی

1403/07/02 12:05

برا همین نرفتم طبیعی

1403/07/02 12:31

عزیزم برام سوال بود

1403/07/02 12:34

از این نظر اره😂

1403/07/02 12:37

بهتره ک نمیخوره ب رحم دردتم نمیگیره 😂

1403/07/02 12:39

فدات ت چطوری

1403/07/02 12:45

آره داشت

1403/07/02 12:51