کردم.دیگه زخم شده.تا دو روز هم اینطوریم.هر وقت میکنه اینطوری میشم.بهش گفتم عین مادر نفهم خودمی که میگم نکن حالم بد میشه بازم یه مشت میریزید.مادر خودم رفتم خونش دود کرد بهش هزار جی گفتم نکن گفت کم میریزم بازم انگار برا یه هیئت تو دودکش ریخت.دو روز خونش بودم حالم بد بود هیچی نخوردم برگشتم خونهاین از دوست داشتنه جیه نمیفهمم.
1403/08/18 23:37