بقران ترسید خونم بیفته گردنش پاشو کم کرد از زندگیم شوهرم خونه نبود
دخترم بچه بود خورده بودم
نگو بیهوش شدم مادر بزرگم آمده دیده درو باز نمیکنم
نمیدونم کی درمونو باز کرده بود
میبینن از حموم آمدم بیرون خونه پلاسم
اون موقع شوهرم بچه ننه بود از اون زمان به حرف ننش گوش نکرد دیگه 😂😂😂😂
1403/09/23 17:01