شوهر من میگه مگه زن ول هستی میری میگردی.اصلا دوست نداره برم بگردم مغازه پیدا کنم قیمت کنم میگه هر چی میخوابمی برو اولین مغازه بخر بیا بیرون اما خودش همه جا رو میگرده.منم که نمیدونم سر کاره یا دنبال خرید چیزی.

شوهر من جنس خوب و تو وسایل دیگران میفهمه.مسخره میکنه میگه این چی بود خریدن بدردنخوره.حالا نوبت خودش بشه میگه این عالیه.

خدااااا.شوهر من گوشت می‌خره برا خونه باباش.خواهرا و دامادش جمع میشن میخورن.وااااییی که دارم میسوزممم

خودم تا حالا بودم خونه و زندگی برا خودم داشتم.من و از سر کار درآورد انداخت تو خونه که هر کار میکنه بگه خودم کردم.

خرم کرد.گفت خودت و باز خرید کن بچه میاریم سختت میشه بری سر کار.گفت هر چی بخوای برات کم نمی‌ذارم.کوووو.اصلا پول دستم نمیده.

شوهر من در و قفل میکنه که من نرم دادگاه.

50تومن پول پیش خونه خواهرش و داده.گفت برام یخچال بخر خرابه نخرید.

یه روزی میرم.حداقل میخوام بمیرم کسی نگه چرا تو رختخواب لم دادی داری کیف میکنی.خیلی منزوی شدم.

عکس مانتو میدین پاک میکنید کسخولید مگ

من ی زمانی همشو زده بودم رو دیوار ورداشتم

اره منم خیلی کار دارم

اهم

بهونه تراشی کرد

بمن برگشته میگ خونواده من بدن گفتم ت از حرفم اینو برداشت کردی

اهم

همون رعایت کنی کوتاه اومدی ک اینطورشده.

اینم خوبه

چیشد سمیرا خالی شدی

اینجا دارم میمیرم شوهرم میگ همه وسایل رو دسمال بکش نایلون بکشسون آشپز خونه رو بشور گفتم مریضم گف برو خونه بابات گفتم با کمال میل

برو برو
سالاد شیرازی هم درست کن

آفرین

اره دارن میخارن

ازمایشگاه اونقدر شلوغه روم نمیشه جلو چش بقیه پاشم برم مستراح

این چیه

اونقدر که اینو دارم میبینم شوهرمو نمیبینم