فرفا

157 عضو

والا اینم یه مریضی میخواد بندازه به جونم وگرنه نمیدونم تو من چی دید

1403/05/09 23:30

😂😂😂😂

1403/05/09 23:30

صغرا من عصری ک داشتم میومدم خونه رفتم پوشک گرفتم برا فریاد تا رسیدم خونه انگار بهم آب ریختن از عرق فریاد از من بدتر 😂 خدایا این گرما هم ولمون نمیکنه

1403/05/09 23:31

ت نی نی پلاس بعضی خانما‌میگن‌بارون دارن یا هواشون سرده تعجب میکنم ...و منی ک تا حالا ت عمرم برف ندیدم😂 بارونم ا وقتی ازدواج کردم کم‌دیدم😂❤️‍🩹
ولی واقن‌خوزستان‌هواشششش خیلی گرمه دیروز برقو بردن ظهر
خیییلیی گرممون شذ

1403/05/09 23:34

بعد پدرشوهرم پا شد ب خاهرشوهرم گف برو برامون چایی درست کن الان میچسبه
واقن‌خندم گرف چرا خوزستانیا اینقد پوست کلفت شدن😂

1403/05/09 23:34

من بودم میگفتم‌نوشیدنی‌سردی چیزی😬😂

1403/05/09 23:35

جاتون خالیه شمال واقعا .تا دیروز ک بارون داشتیم باز از فردا هم میخوادبباره

1403/05/09 23:40

یا خدااا 😄

1403/05/09 23:40

اره دقیقا

1403/05/09 23:40

خوشبحالتون

1403/05/09 23:42

من تا صبح برم یکم اشپزی کنم‌زوددد میام لباسامو‌میبرم میرم حموم😂

1403/05/09 23:43

خیلیی گرمه‌واقن

1403/05/09 23:43

فاطیما جان ی چیز بگم از الان پیگیر باشی خیلی بهتره علاعم پسرت بیشتر شبیه پسر خواهرمه برد نوار مغزی گرفتن بیش فعالی داره توام ببرش دکتر الان درمان کنی خیلی بهتره

1403/05/09 23:47

زودتر حرف میزنه

1403/05/09 23:47

دیگه نصفه شب چ اشپزی دختر

1403/05/09 23:48

گفتم صبح

1403/05/09 23:51

برادرشوهرمم همینه س سال و نیمشه الان اما ا وقتی وارد س سالگی شده روز ب روز دا ه بهتر میشه

1403/05/09 23:52

دیگ مث قبل نی

1403/05/09 23:52

ممنون گلم خدا فریادجونو برات حفظ،کنه .امسال اگه برف بارید بیاین پیش ما 😘

1403/05/10 03:42

🥺🥺🥺

1403/05/10 03:45

فداتشم عزیزم مرسی از این همه محبتت 😍

1403/05/10 06:20

سلام راهنمایی میخام.
یه بنده خدایی چندسال پیش رابطه نامشروع با برادرشوهرش داشته حامله شده یه دختر به اسم زهرا.حالا این زهرا 14سالشه.این دختره خبر نداره از عموشه.یعنی هیچکس خبرنداره جزمن.
حالا این زهرا از بچگی میگف من عموم دوست دارم میخام باهاش ازدواج کنم مامانش میگف ادم که نمیشه باعموش ازدواج کرد.حالا که بزرگ شده به من پیام میده هرشب میگه من عاشق محمدم اسم عموش محمده نمیگه عمو میگه محمد بهش.میگه دوسش دارم دستم میزارم تو دستش ضربان قلبم میره بالا .بوسش میکنه .میگه دلم میخاد توبغلش بخابم ارامش بگیرم.امشب میگف کاش میشد باهاش ازدواج کنم.دیشب خونه مادر بزرگش بوده امشبم رفته بخاطر عموش همین محمد که میگه.دیشب میگف کاش قبل مرگم یه شب تاصبح توبغلش بخابم.یا میگف برم تو بغلش زار بزنم گریه کنم.
خانما چجور راهنماییش کنم دیگه موندم بخدا.دختر خوبیه سادیه روحیه حساسی داره خیلی خشگله.مادرشم شیطؤن گول زد.توبه کرده.خانم خوبیع مادرش میشناسم.مادرش نمیدونه به من ایجور پیاما میده.کمک کنید چی بهش بگم از روی مهربونی که بفهمه ومتوجه بشه


برای مشاهده پاسخ های این پرسش به لینک زیر مراجعه کنید:
"لینک قابل نمایش نیست"s/qa?q=2039357

1403/05/10 08:43

😳😳😳😳

1403/05/10 08:59

پشماااام

1403/05/10 09:08

مگه میشه باعمو اذدواج کنی

1403/05/10 09:27