منم اینبار جدی رفتم خونه بابام برا طلاق کلا یهو دلم ازش سیاه شد اصلا دوسش نداشتم دلم میخواست فقط جدا شم ی مدتی ک خونه بابام بودم پسر عموم بهم پیام داد واقعا عاشقمه و واسه خاستن منو میخواد زمین تا اسمون با شوهرم فرق داره خیلی میخواد منو منم بهش پیام میدادم یهو مامانم گیر داد ک حتما باید بری سر زندگیت بزور منو فرستاد سر زندگیم ولی منو پسر عموم هنوز در ارتباطیم شوهرم چندبار پیامامونو دیده اصلا چیزی نمیگه فقط میگه هیچی نگو و میخوابه دوباره دیشب بازم فهمید هیچی نگف فقط گف دلت باهاشه برو منو اذیت نکن بیشتر از این 🥲 میخوام بگم هییییچ حسی ب شوهرم ندارم وقتی نزدیکم میشه انگار داره بهم تجاوز میشه چندشم میشه دلم ازش سیاه شده بنظرتون چی کار کنم برم یا ن 🥺 برم ابروم میره؟ من نمیتونم باهاش زندگی کنم اگه بخوام برم چجوری بهش بگم نگه ازم چیزی دیده تا ابروم نره توروخدا ی راهی بهم نشون بدین 🥺🙏
برای مشاهده پاسخ های این پرسش به لینک زیر مراجعه کنید:
"لینک قابل نمایش نیست"s/qa?q=2168683
1403/08/28 10:53