ولی دیگ هیچکی ب پسرشون زن نمیده چون رسوای عالمن همه میشناسنش

عروس بزرگه خیلی حیله اس
همه خورد و خوراک و پولا میره ت جیبش ی خونه هم براش درست کردن در کنار اینا هرازگاهی میاد در خونه خاهرمو میبنده ب بهونه سگا ک کسی نیاد پیش ابجیم خیاطی بکنه
یاتهمت دزدی میزنه
در حالی ک با چشمای خودم دیدم چطوری ا یخچال ابجیم میدزده یا کمد خاهرمو میشکونه هر چب دلش میخواذ میبره در حالی ک خواهرم خدا شناسع و مث اون نیس

منم فعلا گیر پولم بخصوص این ماه
اما ی جایی براش جبران میکنم هر چند نمیسه ناشکری کرد بازم خدارشکر

گفتن مغزش کمه مغزش کوچیکه ولش کن ب اون چ اصلا اینجوری میگع

اسم دوم یسرا و زدم

بچه ها کیک جدیدمو تایپک زدم
قشنگه؟😍

آخه 500 تومن😐😐😐

عزیزدلم شما فقط داستانشو خوندی
بعد اون کلی ماجرا پیش اومده حرمتهای بینشون از بین رفته
درسته بچه دارن ولی بعضی وقتا جدایی بهترین راهه هم برای خوده زن و شوهر هم ارامش بچه
ان شالله سر هیچ *** نیاد ولی واقعا ادم از دل کسی خبر نداره نمیدونه اون طرف چی کشیده که حاضر به جدایی شده
البته مامان آرین قصد اینو داره که بتونه بچه رو بگیره یا حداقل هفته ای یه بار بچه بچشو ببینه

هرچی فک میکنم چیکارکنم نمیشه چون هرکسیم بیادکمکم دخترم تواین جابجایی اذیت میشه دوساعتم خونه خنک باشه بچم مریض میشه خونه دیگ ایم نیست ک بزارم بامامانم باشه مثلا

الهی آمییین

واقعا خیلی سخت گذشت ها