ختم ناد علی☘️

15 عضو

چله ناد علی مامانم اینا دارند
کسی میاد بگه

1403/09/03 16:03

چندتا جا خالی داری

1403/09/03 16:03

تازه شروع کردن اول اینجا گفتم

1403/09/03 16:05

اونور بزارم زود پر میشن😂

1403/09/03 16:05

من

1403/09/03 16:06

مامانم بنویس

1403/09/03 16:06

من

1403/09/03 16:08

مژده اسم مامانت چیه

1403/09/03 16:17

تا ساعت 7 بهم اسم بگید

1403/09/03 16:17

مژگان

1403/09/03 16:20

زندایمم فکر کنم بخواد براش پیام گذاشتم

1403/09/03 16:20

باش

1403/09/03 16:30

باش عزیزک

1403/09/03 16:30

سلامم منم بنویس

1403/09/03 16:32

سلام عزيزم چشم

1403/09/03 16:43

منم بنویس

1403/09/03 16:48

منم بنویس یدونه برمیدارم دوتا خواستم بردارم بزن تو دهنم

1403/09/03 17:07

😆😆😆😆موافقم

1403/09/03 17:12

یاد حرف عمه ام افتادم اینو گفتی

1403/09/03 17:13

موقع مجلس هفت داییم تو مسجد خانوما داشتن ناهار میخوردن دختراش عمه منو بردن سر مزار بد اومدن خونه گلایه میکردن ک زشت بود صاحب مجلس بودی نباید میرفتی جاریش حرف میزد اینا عمم برداشت گفت اشرف تو که دیدی اینجوری بود یکی میزدی تو پوزم سرجام مینشستم هممون ریسه رفتیم از خنده اونروز

1403/09/03 17:14

جو میگیرم بعد سختم میشه

1403/09/03 17:16

😂

1403/09/03 17:16

من مامانم(پروانه خانم) یه نفر دیگم هس رقیه خانم

1403/09/03 17:17

حالا این کمه دعاش حدیث کسا زیاد بود منم دوتا برداشتم

1403/09/03 17:20

اینقد خندیدیم 😂😂😂

1403/09/03 17:20