رفته بودم بیرون از یکی ک مسعول برج بود قیمت خونه پرسبدم ی مرد بودبعد داستم ب مادرشوهرم تعریف میکردم ابن شنید یهو گفت چ کار کردی برا من افتادی دنبال خونه نزاشت حرف برنم داد بیداد کرد و الانم 2 روزه عصبیه و غهر گفت تقصیر منه گذاستم تنها بری بیرون ادمی مثل تو تا جلو درم نباید بره اصلا عصبی شده بد ب مانتوم گیر داد امروز
این چیه لباسه یا مانتو هانا هی گفت بیرون گفت ببرش پایین جلو در دیگه حق نداری بری اون سمت گفتم دوستاش اونجان اینجا تنهاست گفت درک
انگار خیانت کردم 😞 داغونم بخدا
1403/04/19 22:44