سپی به شدت
من همش دکتر بودم 😂حالت تهوع فاکتور بگیز
همش آزمایش
سونو
بعد من ورم میکردم یه روز غروب تا ساعت 1 بستری تو رحیمی 😅 تو زایشگاه تا حد مرگ ترسیدم از جیغ دادشون
روز آخر هم که رفتم رحیمی گفتن بچه تکون نمیخوره
با فرداش که زایمان کردم دکتر گفت به موقع بودن بچه داشته خفه میشده😅 رفت زیر اکسیژن من لینا رو ندیدم وقتی زایدم بچه کبود به دنیا اومد
وقتی رفتم تو اتاق دیدمش
1403/11/29 22:37