ما یکی از فامیلا مامام خواست عروسی کنه پسره ی خونه گرفته بود رفته بود بشورش رفت جوهر نمکو واتکس قاطی کرده تو خونه خونه شست خونش مشکل برد کلا بیهوش شد پسر یکی فامیلاش رفته بود دنبالش دید حالش بد تا بردن بیمارستان روز بعدش با هواپیما فرستادنش تهران از خوزستان
تا بعددد از چن ماه شایدم یسال تونست ب روال قبل برگرده
1403/05/06 17:13