اینم همینجوری بود خواهرم هم تو خانواده خودمون اذیت شد از شوهرم شانس نی اورد اخرم چیشد رفت ارزومه یه بار دیگه ببینمش ازش معذرت خواهی کنم پسره کارتن خوابه الان خواهرم حالامیدونم واسه چی خواهرم پایبند بوده به خودم میگفت دنیا اگه من ولش کنم بخدا اواره میشه بدتر میشه میگفت میمونم درستش میکنم فقط بخاطره این که شوهرش مادر نداشتن دلش میسوخت مونده بود به پاش ولی اخرا بخدا میترا کتک میخورد تهمت بهش میزد شوهرش من کفری شدم زنگ شوهرش زدم هرچی از دهنم اومد بهش گفتم دیگه خواهرمم خسته شده بود میخواست طلاق بگیره ولی اون دیگه نیست
1403/05/25 13:47