من با اینکه با مادرشوهرم یه جا زندگی نمیکنم ولی مثله مادرمه خیلی دوسش دارم بعضی اخلاقاش عصبی کننده هست ولی بازم دوسش دارم و باهاش خیلی راحتم
1403/06/07 11:24
//= $member_avatar ?>
بعد خود مادرشوهرم بهم گفت بهش اعتماد نکن هرحرفیو بهش نزن اومد به من گفته مریم میگه خیلی خسته شدم انباری رو تمیز کردم منم گفتم نمیخام تمیز کنه برام
1403/06/07 11:24
//= $member_avatar ?>
خداروشکر بزا منکه هارر شده
1403/06/07 11:24
//= $member_avatar ?>
😂😂
1403/06/07 11:25
//= $member_avatar ?>
اره اومده بین منو مادرشوهرم بخدا مادرشوهرم هرروز بهم زنگ میزد سراغ میگرفت کاری کرد ک دیگه بهم زنگ نزنه
1403/06/07 11:25
//= $member_avatar ?>
بعد رو در دوستی به من میگه دیدی دیگه بهت زنگ نمیزنن
1403/06/07 11:26
//= $member_avatar ?>
هار شدن
1403/06/07 11:26
//= $member_avatar ?>
مادرشوهر من دیگه جاریامو شناخته وقتی میگم بهم گفتن اینجوری مادر شوهرمون اینجوری گفته من میگم عیبی ندارم مادرشوهرمم همینجور براش حرف دیگران اهمیتی نداره