پریشب تا 6صب بیدار بودم
9 بیذار شدم رفتم حرم و..... تا شب
شب یه بار ازعقب دادم یه بار ازجلو
محمدمهدی هم خسته بود بعدازسالها زود خوابید
گفتم آخییییش برم تو جام برم نی نی پلاس وروبیکا
هی حرف میزد هی میگف دلمهنوز میخواد هی خودشو بهم میمالید هی منو میمالید باز گف پاشو لباساتو دربیار دوست دارم لخت تو بغلم بخوابی باز لباسامو درآورد گفتم خب بخوابیم باز گفت نه باید روت به من باشع و....
به قران دیواااانه شدم
آخرش خوابمبرد نیومدم تو گوشی
1403/06/05 22:24