بخدا تو این چندوقت هرررساعتی که از خواب بیدار میشدم میرفتم اونجا تا وارد میشدم
وسایلمو میذاشتم محمدمهدی رو میذاشتم شروع میکردم دستشویی وپله هارو بشور جاروکن گردگیری کن کابینتارو تمیز کرد پارچا رو آب کن بذار یخچال و..... هردو طبقه رو
محمدمهدی دنبالمگریه میکرد بچم
داداشم بااینکه بیکار بود اصن کمک نمیکرد
این کار هرروز من بود
1403/06/05 22:40