خیلی وقت بود جاریم اینا میگفتن صب به من گفتن گفتم نه ما مریضیم الکی تازه خوب شدیم به زور
برادرشوهرم زنگ زد شوهرم گفت باشه
اومدیم دیدیم اونا هماهنگ کردن برن خونه فامیل جاریم بدون اینکه به ما بگن گردن گیر شدیم گفتیم ما نمیام میریم هتل🤕
1403/09/15 22:49