گروه مادروکودک🧡🥺

246 عضو

دقیقا منم همینم
دوستم. میگف چه دلی داری تنهایی میبریش برای واکسن

1403/09/19 13:43

چ روزهای وحشتناکی رو گذروندم خیلی حالم بد بود سه روز 8 کیلو کم کردم

1403/09/19 13:43

من چندبار فرش رو کثیف کرد فقط

1403/09/19 13:43

لباس چندبارعوض میکردم

1403/09/19 13:44

حالا عزیزم نمیخواد نگران باشی همه بچه ها همینن

1403/09/19 13:44

بخدادلم میسوزه براش دلش ندارم

1403/09/19 13:44

خداقوت به هممون واقعا

1403/09/19 13:44

ترس هم هست

1403/09/19 13:44

خب همه همینیم

1403/09/19 13:44

بخدا دست و پاهاش دیگه رگ نداشتن رگشو بگیرن بهش سرم وصل کنن

1403/09/19 13:45

دقیقا من اوایل که نوزاد بود چون ویروس شدید بود میومد همه میگرفتن وسواس اینو داشتم مریض بشه
بعد از سرم افتاد کلا
وحشت دارم مریض بشه الانم
ولی خونسردم

1403/09/19 13:45

شد پوست و استخون

1403/09/19 13:45

اینارو میگم که فک نکنی خبریه یه مریضی سادیه دورش بگذره خوب میشه

1403/09/19 13:45

چیزی نیست خب اگه ویروس باشه برای اونه دیگه
سیب رنده کن بزار رنگش تیره بشه بهش بده

1403/09/19 13:46

دقیقا

1403/09/19 13:46

آخی عزیزم گناه دارن بچه ها دیروز دیدم بستری شدن بخدااینقدناراحت شدم براشون

1403/09/19 13:47

من مردم و زنده میشدم تا رگشو پیدا کنن پرستارا میگفتن مادرشو ببرین بیرون

1403/09/19 13:48

یادم میاد گریم میگیره

1403/09/19 13:48

واکسن یکسالگی رفتیم بزنیم اراد بغل باباش بود گف بشین توبغلت باشه استینشو بده بالا
شوهرم یه حالی بود
گفتم اگه دلشو نداری پاشو من بشینم

1403/09/19 13:49

من بعد مریضی شاهان واقعا دیگه دل خیلی چیزارو ندارم موقع واکسنا شوهرم باید باشه خودش میگیرش

1403/09/19 13:50

قد وزنش ی‌سالگی چند بود

1403/09/19 13:50

من تنها واکسنی بود که باباش اومد

1403/09/19 13:50

قد72/5 وزنش9

1403/09/19 13:50

نه از اول شوهرم باهام بود همه جا چ واکسن چ مریضایش چ حالا حتی بخوام ببرمش بیرون

1403/09/19 13:50

هشت ماهگی قدش نمیدونی چند بود

1403/09/19 13:51